جمعه، ۷ شهریور ۱۴۰۴

/

۲۹ اوت ۲۰۲۵

قمار اروپا در فعال‌سازی مکانیسم ماشه علیه ایران

از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.

جمعه، ۷ شهریور ۱۴۰۴

/

۲۹ اوت ۲۰۲۵

قمار اروپا در فعال‌سازی مکانیسم ماشه علیه ایران

از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.

جان کالابریز

جان کالابریز پژوهشگر ارشد مؤسسه خاورمیانه و ویراستار نقد کتاب برای مجله خاورمیانه است.

جان کالابریز

هفته‌های پیش رو می‌توانند در تلاش طولانی‌مدت اروپا برای مدیریت جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران تعیین‌کننده باشند. در تاریخ ۲۸ اوت ۲۰۲۵، بریتانیا، فرانسه و آلمان (معروف به گروه E3) اعلام کردند که مکانیسم «ماشه» را بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد فعال خواهند کرد. این اقدام، فرآیند ۳۰ روزه‌ای را آغاز می‌کند که به احتمال زیاد به بازگرداندن کامل تحریم‌های سازمان ملل که در چارچوب توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، لغو شده بودند، منجر خواهد شد. این تصمیم، که بلافاصله از سوی ایالات متحده تأیید شد، نشان‌دهنده تشدید قابل‌توجه تلاش‌های اروپا برای مهار تهران است، در حالی که تمایل اروپا به حفظ همسویی با واشنگتن و کاهش خطر چرخه جدیدی از درگیری با ایران را نیز می‌تواند در پی داشته باشد.

اهرم‌های اروپا محدود و در حال کاهش است. در ۱۸ اکتبر، توانایی حقوقی گروه «ای ۳» برای فعال‌سازی یک‌جانبه مکانیسم ماشه منقضی خواهد شد و اهرم‌های رویه‌ای باقی‌مانده را از بین می‌برد. در همین حال، ایران با شکاف‌های سیاسی داخلی، بحران‌های اقتصادی و پیامدهای حملات اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای کلیدی خود دست‌وپنجه نرم می‌کند. نتیجه این فرآیند ۳۰ روزه می‌تواند تعیین کند که آیا ایران در چارچوب معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای ان‌پی‌تی باقی می‌ماند یا به سوی انزوا و تقابل حرکت می‌کند؛ پیامدهایی که فراتر از خاورمیانه تأثیر خواهند گذاشت.

تصمیم «ای ۳» بلافاصله حمایت واشنگتن را به دنبال داشت. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، از این اقدام استقبال کرد و تأکید نمود که آمریکا «برای تعامل مستقیم با ایران در راستای یافتن راه‌حلی مسالمت‌آمیز و پایدار برای مسئله هسته‌ای ایران آماده است.» این بیانیه نشان‌دهنده تلاش اروپا برای همسویی نزدیک با ایالات متحده است، هم برای جلوگیری از بهره‌برداری ایران از شکاف‌های دو سوی اطلس و هم برای اطمینان از اینکه فشارهای فزاینده به دور جدیدی از درگیری منجر نشود.

مکانیسم ماشه: قدرت و محدودیت‌ها

در مرکز این ماجرا، یک ابزار حقوقی قدرتمند قرار دارد. قطعنامه ۲۲۳۱، که برجام ۲۰۱۵ را به قانون تبدیل کرد، به هر کشور مشارکت‌کننده اجازه می‌دهد در صورت «عملکرد قابل‌توجه غیرمنطبق» ایران، این موضوع را اعلام کند. پس از این اعلام، ارجاع به شورای امنیت شمارش معکوس ۳۰ روزه‌ای را آغاز می‌کند: مگر اینکه اعضا قطعنامه جدیدی برای تأیید ادامه رفع تحریم‌ها تصویب کنند، تمامی تحریم‌های سازمان ملل که پیش‌تر در چارچوب برجام لغو شده بودند، به طور خودکار بازمی‌گردند. این مکانیسم پیش‌فرض عملاً وتوی احتمالی روسیه یا چین را دور می‌زند.

نتیجه این فرآیند سی روزه می‌تواند تعیین کند که آیا ایران در چارچوب معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای ان‌پی‌تی باقی می‌ماند یا به سوی انزوا و تقابل حرکت می‌کند

در صورت فعال‌سازی، مکانیسم ماشه شش قطعنامه پیشین (۲۰۰۶-۲۰۱۰) را احیا خواهد کرد که شامل تحریم تسلیحاتی، ممنوعیت فعالیت‌های مرتبط با موشک‌های بالستیک و محدودیت‌های گسترده مالی می‌شود. برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران ضربه شدیدی متحمل خواهند شد. حتی اگر اجرا به دلیل بی‌توجهی احتمالی چین و روسیه به برخی قوانین ناهماهنگ باشد، اثرات نمادین و روانی محکومیت سازمان ملل قابل‌توجه خواهد بود و محاصره اقتصادی ایران را عمیق‌تر، اعتماد سرمایه‌گذاران را تیره‌تر و ارزش ریال را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.

با این حال، اثرات «نمادین» ممکن است بسیار برجسته‌تر از اثرات مادی باشد، به‌ویژه به دلیل شکاف‌های ساختاری در اجرا، به‌خصوص از سوی ایالات متحده. این شکاف‌ها به ایران امکان داده تا صادرات نفت قابل‌توجهی به چین داشته باشد و جریان‌های درآمدی حیاتی را حفظ کند، با وجود تحریم‌های ظاهری. داده‌های اخیر تأیید می‌کنند که صادرات نفت خام ایران به چین در ژوئن ۲۰۲۵ به رکورد ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید، که عمدتاً با تخفیف‌های قابل‌توجه به پالایشگاه‌های کوچک چینی فروخته شده و محدودیت‌های رسمی را دور زده‌اند. واشنگتن بارها اولویت‌های اجرایی را روی کاغذ اعلام کرده، اما اقدامات عملی محدودی انجام داده است. در ژوئن ۲۰۲۵، مقامات آمریکایی تأکید کردند که با وجود فعالیت‌های اجرایی پررنگ، هزینه‌های معناداری بر چین یا عراق برای ادامه تجارت با ایران تحمیل نشده است.

اعلامیه «ای ۳» ماه سپتامبر را به‌عنوان پنجره حیاتی برای اقدام معرفی کرده است. دو ضرب‌الاجل تصمیم این گروه را هدایت می‌کنند. نخست، فرصت مکانیسم ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ در ۱۸ اکتبر بسته می‌شود و پس از آن هر تلاشی برای بازگرداندن تحریم‌ها نیازمند رأی‌گیری جدید در شورای امنیت خواهد بود که در برابر وتوی مسکو یا پکن آسیب‌پذیر است. دوم، کشورهای اروپایی سپتامبر را به‌عنوان نقطه بهینه رویه‌ای می‌بینند، زیرا کره جنوبی ریاست شورای امنیت را بر عهده دارد و فضایی بی‌طرف ارائه می‌دهد. تا اکتبر، روسیه ریاست را بر عهده خواهد گرفت و هر حرکت بعدی را پیچیده‌تر خواهد کرد. بنابراین، جلسات ژنو در دوم سپتامبر و پس از آن، به‌عنوان آخرین فرصت عملی اروپا برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک پیش از تبدیل شدن ماشه به یک امر اجتناب‌ناپذیر معرفی شده‌اند.

این جدول زمانی، نشست دوم سپتامبر ژنو را به فرصتی بالقوه برای آخرین راه‌حل دیپلماتیک پیش از اقدام اجباری اروپا تبدیل کرده است. گروه بین‌المللی بحران گزارش داده که «ای ۳» پیشنهاد تمدید یک‌باره شش‌ماهه مهلت ماشه را در صورت پذیرش شرایطی مانند بازگرداندن نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و پاسخگویی درباره ذخایر اورانیوم غنی‌شده توسط ایران ارائه کرده بود، اما تهران این پیشنهاد را رد کرد. اگرچه گزارش‌ها حاکی از آن است که «ای ۳» همچنان به تأخیرهای محدود و مشروط باز است، اعلام عمومی فعال‌سازی ماشه نشان می‌دهد که اروپا آماده است تا اجرا را بر صبر اولویت دهد.

جلسات ژنو در دوم سپتامبر و پس از آن، به‌عنوان آخرین فرصت عملی اروپا برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک پیش از تبدیل شدن ماشه به یک امر اجتناب‌ناپذیر معرفی شده‌اند.

مقامات ایرانی اساساً ایده فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط اروپا را رد می‌کنند. ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت مجلس، اعلام کرد که این اقدام «هیچ اعتبار حقوقی علیه ایران ندارد»، در حالی که علیرضا سلیمی، نماینده محافظه‌کار، هشدار داد که تهران ممکن است حتی از معاهده ان‌پی‌تی خارج شود. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، فعال‌سازی را به «تجاوز نظامی» تشبیه کرد، هرچند اذعان داشت که این اقدام وضعیت ایران را «دشوارتر و پیچیده‌تر» خواهد کرد.

با این حال، پشت این تهدیدها، رژیم دچار تفرقه است. «جبهه اصلاحات» به رهبری رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان، با پیشنهاد توقف غنی‌سازی اورانیوم در ازای رفع تحریم‌ها، تابوها را شکسته است. در مقابل، تندروها اصرار دارند که غنی‌سازی آخرین برگ برنده ایران در برابر ایالات متحده است، در حالی که اصلاح‌طلبان انزوای فزاینده را به‌عنوان تهدیدی وجودی می‌بینند.

این شکاف‌ها نشان‌دهنده اضطراب‌های استراتژیک ایران است، زیرا کنار گذاشتن ذخایر ۶۰ درصدی اورانیوم، اهرم تهران در مذاکرات با واشنگتن را از بین می‌برد، افشای سایت‌های اورانیوم می‌تواند آنها را در معرض حملات بیشتر اسرائیل یا آمریکا قرار دهد، و حتی موافقت با تمدید رویه‌ای، به معنای به رسمیت شناختن مکانیسمی است که رژیم آن را غیرقانونی می‌داند.

بحران‌های چندگانه

مسئله هسته‌ای با ناآرامی‌های داخلی گسترده‌تر تلاقی می‌کند. ایران با فروپاشی اقتصادی، کمبود آب ناشی از خشکسالی و نارضایتی عمومی مداوم مواجه است. شکاف‌های سیاسی در میان نخبگان عمیق‌تر می‌شود و دستگاه امنیتی روزبه‌روز سرکوبگرتر، برای ناآرامی آماده می‌شود.

توانایی رژیم برای بقای در برابر محاصره اقتصادی و ناآرامی‌های داخلی، ریشه در سرکوب پایدار و دور زدن تحریم‌ها دارد. ایران در استفاده از بانکداری سایه، حمل‌ونقل واسطه‌ای و تجارت پایاپای برای دور زدن محدودیت‌های غربی بسیار ماهر شده و سالانه ده‌ها میلیارد دلار صادرات نفت و پتروشیمی، عمدتاً به چین، را پنهان می‌کند. ارقام رسمی ممکن است مقیاس واقعی این جریان‌ها را کمتر نشان دهند و این انتقاد را تأیید کنند که ایران می‌تواند تحریم‌های ضعیف اجرا‌شده را «تحمل» کند و مخالفان را با زور خاموش نگه دارد. در همین حال، بیانیه‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا از تلاش‌های جدید برای ردیابی این «ناوگان تاریک» خبر می‌دهند، اگرچه موانع اجرایی همچنان جدی هستند.

از نظر خارجی، ایران از طریق صادرات نفت به چین، که تأثیر تحریم‌های غربی را کاهش می‌دهد، دوام می‌آورد. این واقعیت به این معناست که تأثیر مادی ماشه ممکن است محدود باشد. اثرات اصلی آن در تقویت احساس محاصره، بی‌ثباتی نرخ ارز و انزوای بیشتر تهران از نظام مالی جهانی نهفته است. اما سؤال عمیق‌تر این نیست که چه تحریم‌هایی روی کاغذ وجود دارند، بلکه این است که آیا آنها به‌طور معنادار اجرا خواهند شد و آیا تهران همچنان فشار واقعی برای تغییر مسیر خود احساس می‌کند. این موضوع اروپا را به قلب معضل خود می‌کشاند.

حتی اگر مکانیسم ماشه وزن کامل تحریم‌های پیشین سازمان ملل را احیا کند، تأثیر عملی آن تضمین‌شده نیست. اجرا مدت‌هاست که ناهماهنگ بوده است: خود ایالات متحده صادرات حدود ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز ایران به چین را تحمل کرده و هیچ اقدام معناداری علیه ادامه واردات گاز و برق ایران توسط عراق انجام نداده است. این سابقه تردید ایجاد می‌کند که حرکت اروپا به فشاری کاملاً مؤثر تبدیل شود.

تهران، از سوی دیگر، در تحمل تحریم‌ها روزبه‌روز ماهرتر شده است. وابستگی به خریدهای چین، کانال‌های مالی موازی و تجارت پایاپای منطقه‌ای، محدودیت‌های غربی را کم‌اثر کرده است. رژیم این تاب‌آوری را با سرکوب در داخل ترکیب کرده و اطمینان حاصل کرده که سختی‌های اقتصادی به مخالفت سیاسی معنادار تبدیل نمی‌شود.

این واقعیت‌ها بحث داخلی در تهران را شکل می‌دهند. در حالی که اصلاح‌طلبان پیشنهاد توقف غنی‌سازی در ازای رفع تحریم‌ها را مطرح می‌کنند، علی خامنه‌ای و یارانش دلیلی برای مصالحه نمی‌بینند. در واقع، خامنه‌ای پیشنهاد مذاکرات مستقیم هسته‌ای را صراحتاً رد کرد و خواست‌های غربی را «توهین جدی» خواند و بن‌بست بر سر برنامه هسته‌ای کشور را «غیرقابل حل» توصیف کرد.

ایران در استفاده از بانکداری سایه، حمل‌ونقل واسطه‌ای و تجارت پایاپای برای دور زدن محدودیت‌های غربی بسیار ماهر شده و سالانه ده‌ها میلیارد دلار صادرات نفت و پتروشیمی، عمدتاً به چین، را پنهان می‌کند.

این اظهارات نشان می‌دهد که رهبری ایران دیگر انتظار ندارد تحریم‌ها به شدت اجرا شوند و معتقد است که سختی‌ها را می‌توان تحمل کرد، به‌ویژه با سرکوب که مانع تبدیل نارضایتی عمومی به مخالفت سازمان‌یافته می‌شود. اگر تحریم‌ها به‌طور جدی اجرا نشوند، آنها احتمالاً محاسبه می‌کنند که ایران می‌تواند محاصره اقتصادی را تحمل کند و از امتیازدهی اجتناب ورزد. این منطق تندروها را تقویت می‌کند که استدلال می‌کنند تسلیم شدن تحت فشار تنها غرب را جسورتر خواهد کرد. این همچنین توضیح می‌دهد که چرا مقامات ایرانی همچنان با سرپیچی و نمایش اعتماد به نفس، به جای رفتار یک دولت شکست‌خورده، موضع‌گیری می‌کنند.

به این ترتیب، اثربخشی مکانیسم ماشه کمتر به بازگرداندن حقوقی تحریم‌ها و بیشتر به توانایی اروپا — همراه با واشنگتن — برای اجرای معتبر آنها بستگی دارد؛ آزمونی که تعیین خواهد کرد آیا تهران این گام را تهدیدی واقعی می‌بیند یا صرفاً نمادین.

مناقشات حقوقی و بن‌بست‌های ژئوپلیتیک

ایران استدلال‌های خود را دارد. از منظر تهران، اعتبار اروپا زمانی از بین رفت که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد و اروپا نتوانست تسکین اقتصادی وعده‌داده‌شده را ارائه دهد. از این‌رو، مقامات معتقدند که اروپایی‌ها اکنون تنها «چماق» ماشه را در دست دارند، در حالی که «هویج‌ها» — رفع تحریم‌ها و تضمین‌های امنیتی — در دستان واشنگتن است. تهران، که می‌داند تحریم‌ها ممکن است به‌طور ناهماهنگ اعمال شوند، بدون شک این را در پاسخ خود محاسبه می‌کند.

روسیه، از سوی دیگر، پیش‌نویس قطعنامه‌ای را پیشنهاد کرده که مهلت‌ها را برای شش ماه در صورت حرکت ایران به سوی رعایت نسبی تمدید می‌کند، با امید به حفاظت از متحد خود و در عین حال ایجاد اختلال در وحدت غربی. اما طراحی خودکار ماشه، مسکو را تنها قادر به تأخیر، نه مسدود کردن، این فرآیند می‌کند.

یک مسیر باریک در توالی‌بندی به جای پیش‌شرط‌گذاری کامل باقی مانده است. به جای درخواست شفافیت کامل فوری — که در تهران از نظر سیاسی غیرممکن است — اروپا می‌تواند نقشه راهی مرحله‌ای پیشنهاد دهد. در این رویکرد، ایران گام‌های محدود و برگشت‌پذیر برای بازگرداندن نظارت جزئی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برمی‌دارد، در حالی که گروه «ای ۳» از شورای امنیت برای خرید زمان و هماهنگی با واشنگتن استفاده می‌کند. مسئله حساس ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران به مراحل بعدی موکول می‌شود تا اهرم مذاکره برای هر دو طرف حفظ شود و محاسبه تهران مبنی بر اینکه اجرای فوری ممکن است ناقص باشد، به رسمیت شناخته شود.

این نقشه راه مرحله‌ای چالش‌های اصلی شناسایی‌شده در معضل اجرا را منعکس می‌کند — تعادل بین خواست ایران برای تضمین‌های آمریکا، نیاز اروپا به راستی‌آزمایی، و قدرت محدود اجبارآمیز تحریم‌های ماشه. بدون چنین مصالحه‌ای، محتمل‌ترین نتیجه برخورد است، با تحریم‌هایی که تهران را به خروج از ان‌پی‌تی نزدیک‌تر می‌کنند و حتی چارچوب شکننده منع گسترش تسلیحات را که باقی مانده، از بین می‌برند.

اهرم فشار یا ابزار دیپلماسی؟

با فعال‌سازی رسمی مکانیسم ماشه، محاسبات تصمیم‌گیری از احتمال به اقدام تغییر کرده است. اروپا با معضلی دشوار روبروست: اجرای تحریم‌ها و به خطر انداختن تحریک ایران به خروج از ان‌پی‌تی، یا تلاش برای یک مهلت دیپلماتیک در آخرین لحظه، حتی در حالی که پنجره رویه‌ای برای اهرم یک‌جانبه در اکتبر بسته می‌شود.

هفته‌های آینده توانایی اروپا برای تبدیل اقتدار حقوقی به اهرم واقعی را آزمایش خواهند کرد. موفقیت نه‌تنها به فعال‌سازی ماشه، بلکه به اجرای معتبر آن در هماهنگی با واشنگتن، مدیریت بن‌بست‌های ژئوپلیتیک و کنترل سرپیچی تهران بستگی دارد. اینکه آیا ریسک اروپا موفق می‌شود — یا دیپلماسی هنوز می‌تواند از تقابل کامل جلوگیری کند — آینده منع گسترش تسلیحات و اعتبار اروپا به‌عنوان یک بازیگر استراتژیک را تعیین خواهد کرد.

جان کالابریز

جان کالابریز پژوهشگر ارشد مؤسسه خاورمیانه و ویراستار نقد کتاب برای مجله خاورمیانه است.

دسترسی به
این مقاله با
تلفن هوشمند

بشنوید

در گفتگو
مشارکت کنید

بیشتر بدانید:

قمار اروپا در فعال‌سازی مکانیسم ماشه علیه ایران

از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.

دسترسی به این
مقاله روی تلفن
هوشمند

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:
از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.
لینک مطلب:
https://irnama.com/1426.htm/

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.

لینک مطلب:

https://irnama.com/1426.htm/

قمار اروپا در فعال‌سازی مکانیسم ماشه علیه ایران

از منظر تهران، اعتبار اروپا باخروج یک‌جانبه آمریکا از برجام از بین رفت و حالا اروپا فقط «چماقِ» ماشه را در دست دارد، در حالی که «هویج‌ِ» رفع تحریم و تضمین امنیت در دست واشنگتن است.