ایران در سال‌های اخیر کمپینی پیچیده برای جذب شهروندان اسرائیلی راه‌اندازی کرده است و با بهره‌گیری از آسیب‌پذیری‌های اجتماعی، آن‌ها را به انجام اقداماتی از خرابکاری‌های کوچک تا طرح‌ریزی قتل واداشته است. این جنگ سایه‌ای، که پس از حمله تحت رهبری حماس در ۷ اکتبر و جنگ غزه شدت گرفت، منجر به محاکمه ده‌ها اسرائیلی از نوجوانان تا بازنشستگان شده که متهم به همکاری با مأموران ایرانی هستند. تاکتیک‌های جذب، که اغلب به‌صورت آنلاین آغاز می‌شود، افراد مختلفی از جامعه اسرائیل را هدف قرار داده و آن‌ها را به انجام وظایفی که امنیت ملی را تضعیف کرده و شکاف‌های داخلی را عمیق‌تر می‌کند، وادار می‌سازد.
تاکتیک‌های جذب و تشدید
فرآیند جذب معمولاً با وظایف به ظاهر بی‌ضرر مانند نقاشی دیواری‌های ضددولتی آغاز می‌شود، همان‌طور که در مورد ولادیسلاو ویکتورسون، ۳۱ ساله، و آنیا برنشتاین، ۱۹ ساله، زوجی که در تل‌آویو متهم شدند، دیده شد. آن‌ها ابتدا ۶۰۰ دلار برای نوشتن شعارهایی که رهبران اسرائیلی را به شخصیت‌های تاریخی شرور تشبیه می‌کردند، دریافت کردند، اما وظایفشان به‌سرعت تشدید شد. مأموران ایرانی، که بعداً توسط مقامات اسرائیلی شناسایی شدند، به آن‌ها دستور دادند زیرساخت‌ها را تخریب کنند، مانند آسیب زدن به جعبه‌های برق با اسید و به آتش کشیدن خودروها. حتی از آن‌ها خواسته شد با مواد روزمره مانند ترقه و قوطی‌های اسپری مو، مواد منفجره دست‌ساز آزمایش کنند.
شوک‌آورترین درخواست زمانی بود که به این زوج پیشنهاد ۱۰۰,۰۰۰ دلار برای ترور یک استاد دانشگاه اسرائیلی داده شد، با وعده تسویه بدهی‌ها و انتقال به خارج از کشور. ویکتورسون ادعا کرد که می‌تواند یک تفنگ تک‌تیرانداز تهیه کند، اما این زوج اندکی بعد دستگیر شدند. وکیل برنشتاین او را به‌عنوان یک نوجوان ساده‌لوح توصیف کرد که فکر می‌کرد برای فعالان سیاسی کار می‌کند، در حالی که وکیل ویکتورسون مدعی شد شواهد مستقیمی مبنی بر ارتباط مأمور آن‌ها با ایران وجود ندارد. با این حال، مقامات از دخالت تهران مطمئن هستند و به الگویی از موارد مشابه اشاره می‌کنند.
هدف‌گیری نقاط ضعف جامعه
استراتژی ایران بر بهره‌برداری از شکاف‌های اجتماعی اسرائیل متمرکز است و افرادی را هدف قرار می‌دهد که آسیب‌پذیری‌های ادراکی را نشان می‌دهند. این افراد شامل اسرائیلی‌های ایرانی‌تبار، شهروندان عرب یا کسانی هستند که از وضعیت کشور ناراضی‌اند. این کمپین از تاکتیکی به نام «ورودگرایی» استفاده می‌کند که هدفش نفوذ به گروه‌ها برای تقویت روایت‌های تفرقه‌افکن در داخل اسرائیل است. افراد جذب‌شده، که اغلب از برنامه بزرگ‌تر بی‌خبرند، از طریق واسطه‌ها و پلتفرم‌های آنلاین با پرداخت‌های کوچک، معمولاً به‌صورت ارز دیجیتال، فریب داده می‌شوند.
افراد جذب‌شده، که اغلب از برنامه بزرگ‌تر بی‌خبرند، از طریق واسطه‌ها و پلتفرم‌های آنلاین با پرداخت‌های کوچک، معمولاً به‌صورت ارز دیجیتال، فریب داده می‌شوند.
دامنه جذب گسترده است و طیف وسیعی از افراد را در بر می‌گیرد. به عنوان مثال، موتی مامان، یک تاجر ۷۲ ساله، پس از انتقال مخفیانه به ایران برای بحث درباره ترورهای سیاسی، به ده سال زندان محکوم شد. در مقابل، یک پسر ۱۳ ساله به دلیل انجام وظایف کوچک برای مأموران آنلاین بازداشت شد. موارد دیگر شامل عکاسی از سایت‌های نظامی نزدیک بندر حیفا—که بعداً هدف موشک‌های ایرانی قرار گرفت—یا فیلم‌برداری از خودروی یک دانشمند در مؤسسه وایزمن بود، و برخی از افراد جذب‌شده برای انجام اقدامات خشونت‌آمیز، مانند پرتاب بمب بنزینی به خودروی مقامات ارشد، دعوت شدند.
جنگ سایه‌ای گسترده‌تر
این کمپین جذب بخشی از جنگ سایه‌ای چندین دهه‌ای بین اسرائیل و ایران است که از طریق درگیری‌های نیابتی، ترورها و حملات سایبری انجام می‌شود. عملیات سایبری ایران، که از دهه ۲۰۰۰ تقویت شده، پس از حمله استاکس‌نت در سال ۲۰۱۰، که به اسرائیل و ایالات متحده نسبت داده شد و برنامه هسته‌ای ایران را هدف قرار داد، شتاب گرفت. این امر باعث شد تهران قابلیت‌های سایبری تهاجمی خود را تقویت کند و در میان ده قدرت برتر سایبری جهان در عملیات تهاجمی قرار گیرد. دامنه فعالیت ایران فراتر از اسرائیل است و فعالان، محققان و دیپلمات‌های غربی را از طریق رسانه‌های اجتماعی هدف قرار می‌دهد.
روش‌های مورد استفاده سیستماتیک است و با وظایف کم‌ریسک برای جلب اعتماد آغاز می‌شود و سپس به وظایف خطرناک‌تر ارتقا می‌یابد. مقامات اسرائیلی از بازداشت ۴۰ شهروند در موارد مشابه از سال گذشته خبر داده‌اند و بیش از ۲۵ مورد جذب اینترنتی را حل کرده و ده‌ها توطئه دیگر را خنثی کرده‌اند. مظنونان شامل یهودیان سکولار و مذهبی و همچنین ساکنان شهرک‌های کرانه باختری هستند که نشان‌دهنده ماهیت غیرانتخابی رویکرد ایران است.
این کمپین جذب بخشی از جنگ سایه‌ای چندین دهه‌ای بین اسرائیل و ایران است که از طریق درگیری‌های نیابتی، ترورها و حملات سایبری انجام می‌شود.
پاسخ اسرائیل و آگاهی عمومی
اسرائیل در پاسخ، کمپین آگاهی عمومی گسترده‌ای را برای جلوگیری از فریب خوردن شهروندان آغاز کرده است. در ماه ژوئیه، شین‌بت و اداره دیپلماسی عمومی ملی کمپین «پول آسان، هزینه سنگین» را راه‌اندازی کردند که از طریق رادیو و رسانه‌های اجتماعی به مردم هشدار می‌دهد که پذیرش پرداخت‌های کوچک برای وظایف به ظاهر پیش‌پاافتاده چه عواقبی دارد. تبلیغات نشان‌دهنده شهروندان عادی در حال لذت بردن از زندگی روزمره است که با هشداری درباره هزینه سنگین—تا ۱۵ سال زندان—برای این اقدامات همراه می‌شود. این کمپین تأکید می‌کند که پرداخت متوسط ۵,۰۰۰ شِکِل (تقریباً ۱۵۰۰ دلار) ارزش به خطر انداختن زندگی را ندارد.
برای افرادی مانند ویکتورسون و برنشتاین، که به اتهام خرابکاری، آتش‌سوزی و توطئه برای قتل متهم شده‌اند، عواقب سنگین است. محاکمه آن‌ها، همراه با دیگر موارد در سراسر اسرائیل، خطر دستکاری آنلاین در عصر دیجیتال را نشان می‌دهد. استراتژی ایران از دسترسی آسان به اینترنت برای درگیر کردن شهروندان عادی در یک درگیری ژئوپلیتیکی استفاده می‌کند و آن‌ها را به مهره‌هایی ناخواسته در یک بازی پرمخاطره تبدیل می‌کند.
استراتژی گسترده‌تر ایران
عملیات ایران بسیار سازمان‌یافته است و از دهه‌ها تجربه در هوش برون‌مرزی و جنگ هیبریدی بهره می‌برد. این کشور درباره محاکمات اسرائیل اظهارنظری نکرده، اما اسرائیل را به سازمان‌دهی حملات در داخل ایران، از جمله آتش‌سوزی‌ها و انفجارها، متهم کرده است. از زمان درگیری ژوئن، دادگاه‌های ایرانی چندین نفر را به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام کرده‌اند که نشان‌دهنده تشدید این مبارزه مخفیانه است.
ایران درباره محاکمات اسرائیل اظهارنظری نکرده، اما اسرائیل را به سازمان‌دهی حملات در داخل ایران، از جمله آتش‌سوزی‌ها و انفجارها، متهم کرده است.
جذب شهروندان اسرائیلی نشان‌دهنده استراتژی نامتقارن گسترده‌تر ایران است که به دنبال بی‌ثبات کردن دشمن از درون است. با هدف‌گیری افراد آسیب‌پذیر و بهره‌برداری از شکاف‌های اجتماعی، تهران قصد دارد انسجام اسرائیل را تضعیف کند و در عین حال از رویارویی مستقیم اجتناب کند. استفاده از ارز دیجیتال و واسطه‌های آنلاین به ایران امکان می‌دهد انکارپذیری معقولی را حفظ کند و تلاش‌ها برای نسبت دادن حملات به سرویس‌های اطلاعاتی آن را پیچیده می‌کند.
کمپین ایران برای جذب شهروندان اسرائیلی برای جاسوسی و خشونت، تلاشی حساب‌شده برای بهره‌برداری از آسیب‌پذیری‌های اجتماعی در یک جنگ سایه‌ای طولانی‌مدت را نشان می‌دهد. با فریب افراد با پرداخت‌های کوچک برای وظایف جزئی، مأموران ایرانی به‌تدریج خواسته‌ها را افزایش می‌دهند و افراد جذب‌شده را در جرایم جدی گرفتار می‌کنند. پاسخ اسرائیل، که ترکیبی از اقدامات اجرای قانون و کمپین‌های آگاهی عمومی است، به دنبال مختل کردن این استراتژی و بازداشتن شهروندان از تسلیم شدن به وعده «پول آسان» است. محاکمات افرادی مانند ویکتورسون و برنشتاین، هزینه‌های شخصی و ملی این درگیری مخفی برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه شهروندان عادی به مهره‌هایی در یک بازی ژئوپلیتیکی پرمخاطره تبدیل می‌شوند.
