لبنان اکنون در برابر یک انتخاب سرنوشتساز قرار دارد: یا باید حزبالله را خلع سلاح کند یا شاهد فرسایش تدریجی و غیرقابل بازگشت دولت خود باشد. این گروه شبهنظامی شیعه که از حمایت ایران برخوردار است، سالهاست هم در سیاست لبنان نقش دارد و هم به عنوان نیرویی مخل و خشن عمل میکند که فراتر از کنترل دولت، با نفوذ کافی برای وتوی تصمیمات ملی، فعالیت میکند.
پیش از جنگ سال گذشته با اسرائیل، حزبالله از ارتش لبنان قویتر بود و با حدود پنجاه هزار جنگجو و دویستهزار موشک، قدرتی بیچونوچرا داشت. اما این جنگ، حزبالله را به شدت تضعیف کرد و ترور حسن نصرالله، رهبر قدیمی این گروه، به همراه دیگر چهرههای ارشد در حملات هوایی اسرائیل، ضربهای سنگین به آن وارد کرد.
خلاصهای از این متن را بشنوید:
ایالات متحده از این فرصت استفاده کرد و فشار را افزایش داد تا سلاحها و نیروهای باقیمانده حزبالله تحت کنترل دولت لبنان قرار گیرند. در اوایل اوت، کابینه لبنان در تصمیمی تاریخی، طرح خلع سلاح این گروه تا پایان سال را در ازای عقبنشینی اسرائیل و دریافت میلیونها دلار کمک برای بازسازی تصویب کرد.
حزبالله خود را حامی و مدافع لبنان میداند، اما واقعیت این است که تسلیحات این گروه نه برای حفاظت از لبنان، بلکه برای حفظ قدرت خود و تسلط بر آینده این کشور به کار میرود. نعیم قاسم، رهبر جدید حزبالله، به شدت با خلع سلاح مخالفت کرده و دولت را به تسلیم کردن لبنان به «مهاجم سیریناپذیر اسرائیلی» متهم ساخته است.
پیش از جنگ سال گذشته با اسرائیل، حزبالله از ارتش لبنان قویتر بود و با حدود پنجاه هزار جنگجو و دویستهزار موشک، قدرتی بیچونوچرا داشت.
اما بسیاری نعیم قاسم را عامل کشاندن لبنان به جنگی نالازم میدانند. یک روز پس از حمله حماس در هفتم اکتبر، حزبالله با شلیک موشک به اسرائیل وارد جنگ شد. واکنش اسرائیل ویرانگر بود: عملیاتی بیسابقه با استفاده از پیجرهای انفجاری که هزاران نفر از جنگجویان حزبالله را زخمی کرد و پس از آن، حمله زمینی به لبنان آغاز شد. بیش از سه هزار و نهصد لبنانی جان باختند و یک میلیون نفر آواره شدند.
این تنها نمونه از اقدامات مخرب حزبالله نیست. در سال ۲۰۱۳، حزبالله برای حمایت از بشار اسد، متحد ایران، وارد جنگ سوریه شد و سیل پناهجویان سوری اقتصاد و زیرساختهای لبنان را به مرز فروپاشی کشاند. در سال ۲۰۲۰ نیز انفجار هزاران تن نیترات آمونیوم که حزبالله برای بمبهای بشکهای سوریه ذخیره کرده بود، در بندر بیروت نزدیک به ۲۲۰ نفر را کشت.
اتحاد حزبالله با ایران جز جنگ، تفرقه و مصیبت برای لبنان چیزی به همراه نداشته است. این سازمان قرار بود پس از پایان جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۹۰ خلع سلاح شود، اما مخالفت ایران با خلع سلاح این موضوع را به یک تابو تبدیل کرد.
وقتی علی لاریجانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران، به بیروت آمد، ژوزف عون، رئیسجمهور لبنان، صراحتاً به او گفت که دوران دخالت خارجی به پایان رسیده است.
با اینهمه، جنگ سال گذشته که حزبالله به گفته اسرائیل، حدود ۷۰ درصد از نیروها و تسلیحات خود را در آن از دست داد، شرایط را تغییر داده است. وقتی هفته گذشته علی لاریجانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران، به بیروت آمد، ژوزف عون، رئیسجمهور لبنان، صراحتاً به او گفت که دوران دخالت خارجی به پایان رسیده و لبنان سازماندهی مجدد حزبالله را تحمل نخواهد کرد.
اما انتظار تسلیم شدن حزبالله خیالی خام است. این گروه مانند ارتش جمهوریخواه ایرلند نیست که برای هدفی محلی و سرزمینی بجنگد. حزبالله تحت کنترل مستقیم ایران است و به ویژه پس از ترور اکثر رهبرانش، اکنون کاملاً در سیطره تهران قرار دارد. بهویژه حالا که ایران خود پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل ضعیف شده، حزبالله را ابزاری حیاتی برای مقابله با اسرائیل میبیند.
ارتش لبنان در حال مصادره تسلیحات و تخریب زیرساختهای حزبالله در جنوب است، اما هنوز نشانهای از ورود به پایگاه اصلی این گروه در جنوب بیروت دیده نمیشود.
رهبر حزبالله اخیراً با هشدار به نیروهای دولتی که در صورت تلاش برای خلع سلاح، «هیچ حیاتی در لبنان باقی نخواهد ماند»، عملاً اعلام جنگ کرده است. بسیاری میگویند این خطر وجود دارد که رهایی لبنان از حزبالله به بهای جنگی داخلی دیگر تمام شود.