سه شنبه، ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

/

۰۲ سپتامبر ۲۰۲۵

هنر پلی است فراتر از خصومت میان اسرائیل و ایران

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

سه شنبه، ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

/

۰۲ سپتامبر ۲۰۲۵

هنر پلی است فراتر از خصومت میان اسرائیل و ایران

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

فیامتا مارتگانی

فیامتا مارتگانی، روزنامه‌نگار، نویسنده و کیوریتور ایتالیایی، ساکن تل‌آویو است. او دکترای انسان‌شناسی دارد و نمایشگاه‌های هنری با تمرکز بر گفتگوی فرهنگی برگزار می‌کند.

فیامتا مارتگانی

۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت سه صبح، با صدای آژیر از خواب می‌پرم. در تل‌آویو، جایی که زندگی می‌کنم، این صدا برایمان آشنا است. از سال ۲۰۰۷، وقتی حماس رژیم خود را بر مردم غیرنظامی غزه تحمیل کرد و شهرهای اسرائیلی را هدف‌های همیشگی تلاش خود برای نابودی دولت یهودی قرار داد، این آژیرها بخشی از زندگی روزمره ما شده‌اند. خوشبختانه، ساختمانی که در آن زندگی می‌کنم بعد از سال ۲۰۰۰ ساخته شده، یعنی طبق قانون ساختمانی که به دلیل حملات موشکی بی‌وقفه عراق در جنگ خلیج تصویب شد، اتاق خوابم در واقع یک پناهگاه ضد موشک است. این امتیازی نیست که اکثر اسرائیلی‌ها داشته باشند، به‌ویژه در تل‌آویو، که به خاطر تعداد زیاد ساختمان‌های سبک باوهاوس به «شهر سفید» معروف است.

با شنیدن آژیر، طبق معمول، پسرم انریکو را بیدار می‌کنم و او را به اتاق خواب می‌آورم. شوهرم در و پنجره‌ها را قفل می‌کند. بعد تلفنم بی‌وقفه زنگ می‌خورد: کسانی که در خانه پناهگاه ندارند، مجبورند به پناهگاه‌های عمومی بروند، اما این‌ بار قرار نیست طبق پروتکل پس از ده دقیقه از پناهگاه خارج شوند. متوجه می‌شوم که آژیر خطر این بار غیرعادی است. اولین آژیر در تاریخ اسرائیل که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل (IDF) به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

برای چند ثانیه فلج می‌شوم، وقتی به این فکر می‌کنم که این جنگ جدید چه پیامدهای فاجعه‌باری می‌تواند داشته باشد، نه فقط برای کسانی که در اسرائیل زندگی می‌کنند، بلکه برای مردم ایران و  برای کل منطقه، که از زمان حمله وحشیانه‌ حماس در اکتبر ۲۰۲۳ رو به گسترش است. شب را بیدار می‌مانم، و بعد همان‌طور که در این شانزده سالی که در اسرائیل زندگی کرده‌ام بارها پیش آمده، از خودممی‌پرسم: «اینجا چه می‌کنم؟»

بعد، به دلایلی فکر می‌کنم که در سال ۲۰۰۹ مرا واداشت تا به یکی از خطرناک‌ترین اما در عین حال جذاب‌ترین نقاط جهان نقل مکان کنم: پایان‌نامه دکترایم درباره تاریخ هنر اسرائیل‌؛ مهد سه دین یکتاپرست که از زمان تأسیس دولت در سال ۱۹۴۸، یاد گرفته‌اند به طور مسالمت‌آمیز کنار هم زندگی کنند. پسرم انریکو، که در مدرسه‌ای چندمذهبی و چندزبانه درس می‌خواند، به عبری، عربی و انگلیسی کاملاً مسلط است. نام بهترین دوستش محمد است. از طریق انریکو بود که شیفتگی‌ام به خطاطی عربی شروع شد. شیفتگی‌ام به این هنر در سال ۲۰۲۲ مرا واداشت تا در موزه یهودی لچه در ایتالیا، نمایشگاهی گروهی برگزار کنم که زیبایی و پیچیدگی اسرائیل را از طریق استفاده هنری از کلمات در زبان‌های مختلف این کشور – عبری، عربی، آرامی و ییدیش – به نمایش بگذارد.

نام نمایشگاه را «پلی بسیار باریک» گذاشتیم، که  عنوان شعری به زبان عبری از نچمان برسلوی است که می‌گوید: «تمام جهان پلی بسیار باریک است و مهم این است که نترسیم.» پانزده هنرمند از قومیت‌ها، ادیان و وابستگی‌های زبانی مختلف دعوت کردیم که به زبان خود و رسانه‌های هنری انتخابی‌شان، ترس‌ها و حس تعلق‌شان به این کشور غنی و پیچیده را بیان کنند.

هر کدام از این هنرمندان در طول زندگی‌شان با دشواری‌های بسیاری روبه‌رو بوده‌اند، اغلب به خاطر گذشته پرفراز و نشیب‌شان: فرزندان یهودی بازماندگان هولوکاست؛ فلسطینی‌های متولد غزه که مجبور به ترک سرزمین‌شان و پناه گرفتن در اسرائیل شدند؛ یهودیان خاورمیانه‌ که در دولتی که توسط اشکنازی‌ها تأسیس شده بزرگ شده‌اند؛ یهودیان ارتدوکس و هنرمندان زن مسلمانی که در تلاشی ناامیدانه برای دستیابی به آزادی در دنیایی مردانه هستند. همه این هنرمندان، از طریق هنرشان تلاش کردند تا چهره‌های متعددی از اسرائیل را به نمایش بگذارند، کشوری که در رسانه‌ها اغلب به شکلی کلیشه‌ای و یکنواخت نشان داده می‌شود.

تجربه این نمایشگاه، هم برای مخاطبان و هم برای برخی از هنرمندانی که فرصت اقامت هنری در موزه یهودی لچه داشتند، نشان داد که هنر چگونه ابزاری اساسی برای کمک به هنرمند و مخاطب است تا ترس‌هایشان را کنار بزنند و پلی بین فرهنگ‌ها، ادیان و هویت‌های دیگر ایجاد کنند. این نتیجه باعث شد که منطقه پولیا، با همکاری موزه یهودی لچه در سال ۲۰۲۳ معرفی هنر اسرائیلی را در نمایشگاهی سیار در سراسر این منطقه گسترش دهد.

مسیر این نمایشگاه، که از شمال به جنوب تعیین شده بود، در موزه لچه با نمایش گروهی «آلتنویلند من» آغاز شد، که دوباره ده هنرمند را با صداهای متنوع، که اغلب بسیار انتقادی نسبت به اسرائیل و آینده دولتش بودند، به نمایش گذاشت. این نمایشگاه سپس در ترنی، در قلعه سووو، با اثر تأثیرگذار لودمیلا (۱۱ متر طول و ۴ متر ارتفاع) از ماریا صالح، هنرمند عرب اسرائیلی-اوکراینی، ادامه یافت که موضوع جنگ را به عنوان معضلی جهانی و نه فقط در خاورمیانه کاوش می‌کرد. این رویداد سپس در پولینانو، در بنیاد پینو پاسکالی، با نمایشگاه انفرادی «زمین ناپایدار» از تسیبی گِوا، یکی از مهم‌ترین هنرمندان اسرائیلی در صحنه بین‌المللی که در سال ۲۰۱۵ نماینده اسرائیل در بینال ونیز بود، به پایان رسید.

وقتی این مقاله را می‌نوشتم، خانه تسیبی گِوا، که در یکی از محله‌های تل‌آویو قرار داشت هدف موشک‌ قرار گرفت. خانه او کاملاً با خاک یکسان شد و همه آثارش به جز یکی از بین رفتند. او تنها اثر نجات‌یافته‌‌اش را در صفحه فیس‌بوکش منتشر کرد؛ لحظه‌ای غمگین از زندگی‌اش اما همزمان امیدبخش. گِوا تمام عمرش را صرف آموزش و ترویج گفت‌وگو بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها از طریق هنر کرده است.

وقتی تصاویر خانه ویران‌شده‌اش را دیدم یادم آمد چرا شانزده سال پیش این سرزمین را انتخاب کردم و چرا حالا، بیش از همیشه، به نقش حیاتی هنر و هنرمندان در ساختن پل‌هایی بین فرهنگ‌ها باور دارم. درنگ نکردم. به محض امضای آتش‌بس بین تل‌آویو و تهران، شروع به تماس با هنرمندان ایرانی کردم تا درباره هنرشان و درگیری‌ای که ما را از هم جدا کرده صحبت کنیم. با شگفتی، بسیاری پاسخ دادند، از من تشکر کردند و گفتند که آرزوی مشترکی را دارند: این‌که روزی بار دیگر  پرواز مستقیم تل‌آویو – تهران دوباره برقرار شود و هنرمندان ایرانی و اسراییلی بتوانند به سرزمین یکدیگر سفر کنند.

امروز، در سال ۲۰۲۵، این آرزو شبیه یک رویاست. اما شاید این رویا دوباره به واقعیت تبدیل شود. فقط باید بخواهیم. و هنر، از زمان‌های دور، آزمایشگاهی برای تبدیل رویاها به واقعیت بوده است.

فیامتا مارتگانی

فیامتا مارتگانی، روزنامه‌نگار، نویسنده و کیوریتور ایتالیایی، ساکن تل‌آویو است. او دکترای انسان‌شناسی دارد و نمایشگاه‌های هنری با تمرکز بر گفتگوی فرهنگی برگزار می‌کند.

دسترسی به
این مقاله با
تلفن هوشمند

بشنوید

در گفتگو
مشارکت کنید

بیشتر بدانید:

هنر پلی است فراتر از خصومت میان اسرائیل و ایران

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

دسترسی به این
مقاله روی تلفن
هوشمند

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

لینک مطلب:
https://irnama.com/1935.htm/

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.

لینک مطلب:

https://irnama.com/1935.htm/

هنر پلی است فراتر از خصومت میان اسرائیل و ایران

آژیر خطر این بار غیرعادی است؛ اولین آژیر در تاریخ اسرائیل است که اعلام می‌کند باید برای اقامت نامحدود در پناهگاه‌ها آماده شویم، چون ارتش اسرائیل به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حمله کرده است.