سه شنبه، ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

/

۰۲ سپتامبر ۲۰۲۵

چرا «محور مقاومت» در جنگ ایران و اسرائیل خاموش ماند؟

پاسخ محدود حزب‌الله، گروه‌های مسلح عراقی و حوثی‌ها به حملات اسرائیل به ایران نشان‌دهنده تمرکز آنها بر مسائل داخلی بود و فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در کشورهایشان، تمایل به تشدید تنش را کاهش داد.

سه شنبه، ۱۱ شهریور ۱۴۰۴

/

۰۲ سپتامبر ۲۰۲۵

چرا «محور مقاومت» در جنگ ایران و اسرائیل خاموش ماند؟

پاسخ محدود حزب‌الله، گروه‌های مسلح عراقی و حوثی‌ها به حملات اسرائیل به ایران نشان‌دهنده تمرکز آنها بر مسائل داخلی بود و فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در کشورهایشان، تمایل به تشدید تنش را کاهش داد.

حمیدرضا عزیزی

حمیدرضا عزیزی پژوهشگر در مؤسسه آلمانی امور بین‌الملل و امنیت در برلین است.

حمیدرضا عزیزی

صبح روز ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، جهان با اخباری از حملات گسترده اسرائیل به ایران از خواب بیدار شد. جنگنده‌های اسرائیلی در عملیاتی بی‌سابقه، سایت‌های نظامی و هسته‌ای کلیدی ایران را هدف قرار دادند. همزمان، تیم‌های مخفی، دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان ارشد نظامی ایران را ترور کردند. انفجارها در شهرهایی مانند اصفهان، نطنز و پارچین گزارش شد و تصاویر زیرساخت‌های سوخته و سامانه‌های دفاع هوایی ناکارآمد در رسانه‌های جهانی پخش شد. این حملات، آسیب‌پذیری ایران را نه‌تنها در آسمان، بلکه در عمیق‌ترین لایه‌های امنیتی‌اش آشکار کرد.

منطقه در انتظار پاسخ بود. ایران طی دو دهه، شبکه‌ای از متحدان مسلح، موسوم به «محور مقاومت»، را برای مقابله با چنین حملاتی ایجاد کرده بود. زرادخانه عظیم موشکی حزب‌الله در لبنان، موشک‌ها و پهپادهای حوثی‌ها در یمن، و توانایی‌های گروه‌های مسلح عراقی از بغداد تا خلیج فارس، بخشی از سپر نامتقارن تهران بودند. انتظار می‌رفت که حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران، پاسخی فوری و چندجبهه‌ای از این گروه‌ها را در پی داشته باشد و درگیری را فراتر از مرزهای ایران گسترش دهد.

اما به‌جای تشدید تنش، سکوت حاکم شد. از بیروت تا بغداد، متحدان تهران در حاشیه ماندند. هیچ موشکبارانی از سوی حزب‌الله در مرز لبنان، هیچ موجی از پهپادهای عراقی یا حمله موشکی حوثی‌ها به دریای سرخ رخ نداد. این خویشتنداری، برخلاف الگوی معمول تشدید تنش، از محاسبه و ابهام استراتژیک حکایت داشت.

برای بسیاری، این سکوت نشانه‌ای از ناتوانی محور مقاومت بود. سال‌ها حملات اسرائیل، ضربات آمریکا و بحران‌های داخلی در لبنان، عراق و یمن، توانایی این گروه‌ها را کاهش داده بود. اما این تنها بخشی از داستان است. جنگ ژوئن نه‌تنها خستگی موقت محور مقاومت، بلکه تغییر اولویت‌های آن و محاسبات استراتژیک ایران را نشان داد. این سکوت، نتیجه ناتوانی و انتخاب آگاهانه بود.

انتظار می‌رفت که حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران، پاسخی فوری و چندجبهه‌ای از «محور مقاومت» را در پی داشته باشد،‌ اما گروه‌های متحد تهران از بیروت تا بغداد، سکوت اختیار کردند.

دو عامل کلیدی رفتار متحدان ایران را شکل داد: نخست، محور مقاومت تنها بر اساس ایدئولوژی یا رویارویی مشترک با اسرائیل تعریف نمی‌شود، بلکه واقعیت‌های محلی نقش مهمی دارند. حزب‌الله، نیروهای حشدالشعبی در عراق و حوثی‌ها هر یک با فشارهای داخلی، بقای سیاسی و محدودیت‌های نفوذ خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. دوم، ایران خود تصمیم گرفت شبکه‌اش را در حالت آماده‌باش نگه دارد و از فعال‌سازی گسترده آن خودداری کرد. این تصمیم، شکست اتحاد نبود، بلکه نشانه‌ای از محاسبه استراتژیک بود.

تمرکز متحدان بر مسائل داخلی

حزب‌الله، که زمانی جواهر تاج بازدارندگی ایران بود، پس از جنگ‌های پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در غزه و لبنان، با تحولات استراتژیک عمیقی مواجه شد. تخمین‌ها نشان می‌دهد که حزب‌الله حدود ۳۸۰۰ تا ۴۰۰۰ جنگجو، یعنی بسیار بیشتر از جنگ ۲۰۰۶، و اکثر رهبران ارشد خود را از دست داده است. این تلفات انسانی با فروپاشی اقتصادی و فلج سیاسی لبنان همزمان شد که پایگاه مالی حزب‌الله و توانایی آن در ارائه خدمات اجتماعی، که ستون اصلی مشروعیت داخلی‌اش بود، را تضعیف کرد. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه نیز پشتیبانی لجستیکی حزب‌الله را مختل کرد و فرصت‌های بازسازی و تسلیح مجدد را کاهش داد.

در عین حال، بحث‌های داخلی، هویت حزب‌الله را بازتعریف می‌کند. گزارش‌ها حاکی از آن است که برخی در این گروه خواستار «هویت لبنانی قوی‌تر» هستند، که نشان‌دهنده چرخش احتمالی از همسویی کامل با تهران است. این گفتمان، آگاهی فزاینده‌ای را در حزب‌الله نشان می‌دهد که وابستگی به دکترین ولایت فقیه ایران ممکن است مشروعیت آن را در لبنان تضعیف کند. فشارهای داخلی و خارجی برای خلع سلاح، از جمله طرح پیشنهادی رئیس‌جمهور لبنان با حمایت آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله در ازای خروج نیروهای اسرائیلی و کمک به بازسازی، نیز این گروه را در موقعیت دشواری قرار داده است. این عوامل توضیح می‌دهند که چرا حزب‌الله، جنگ گسترده دیگری به‌ویژه برای تهران را غیرقابل تحمل می‌دید و به‌جای آن بر بازسازی نفوذ سیاسی داخلی از طریق موفقیت‌های انتخاباتی محلی و مانورهای پیش از انتخابات پارلمانی آینده تمرکز کرد.

تلفات حزب‌الله با فروپاشی اقتصادی و فلج سیاسی لبنان همزمان شد که پایگاه مالی این سازمان و توانایی آن در ارائه خدمات اجتماعی، که ستون اصلی مشروعیت داخلی‌اش بود، را تضعیف کرد.

گروه‌های حشدالشعبی عراق نیز به‌صورت عمل‌گرایانه تحول یافته‌اند. این گروه‌ها دیگر صرفاً شبه‌نظامی نیستند، بلکه در ساختار دولت عراق ادغام شده‌اند. دولت عراق حدود ۲۰,۰۰۰ نفر از آن‌ها در نقش‌های امنیتی رسمی به کار گرفته‌ و برخی مناصب ارشد دولتی، از جمله وزارت، و شرکت‌های دولتی را در اختیار دارند. تشدید تنش با اسرائیل یا آمریکا، اقتدار سیاسی و جریان‌های درآمدی آنها را که در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری افزایش یافته، به خطر می‌اندازد. به بیان ساده، جنگ برای تجارت آنها مضر است. حتی گروه‌های کمتر ادغام‌شده، مانند فصایل، فعالانه مهار شده‌اند. پیامدهای سرپیچی از این خویشتنداری روشن است: پس از حمله کتائب حزب‌الله به پایگاه تاور ۲۲ در سال ۲۰۲۴، آمریکا با حملات شدید به بغداد و دیگر مناطق عراق پاسخ داد و هزینه‌های سنگین تشدید کنترل‌نشده را نشان داد. ترور قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در سال ۲۰۲۰ نیز یادآوری دائمی هزینه‌های تشدید است.

حوثی‌ها در یمن تنها گروهی بودند که مستقیماً از حمله موشکی ایران حمایت کردند. در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، آنها چند موشک بالستیک به مرکز اسرائیل شلیک کردند و این حملات را حمایت از فلسطینیان، نه صرفاً تهران، توصیف کردند. آتش‌بس ۶ مه با آمریکا، حملات به کشتیرانی دریای سرخ را متوقف کرده بود، اما اسرائیل را مستثنی کرده بود. وقتی آمریکا در ۱ تیر ۱۴۰۴ به سایت‌های هسته‌ای زیرزمینی ایران حمله کرد، حوثی‌ها اعلام کردند که دیگر به آتش‌بس پایبند نیستند، اما ساعاتی بعد تأکید کردند که هر اقدامی با هماهنگی تهران خواهد بود. این حملات محدود، پیام‌رسانی سیاسی هوشمندانه‌ای بود که همبستگی با غزه و ایران را نشان می‌داد، بدون اینکه به رویارویی کامل منجر شود.

انتخاب ایران؟

عدم مشارکت متحدان منطقه‌ای ایران در جنگ ۱۲ روزه ژوئن، تنها نتیجه احتیاط آنها نبود. منابع ایرانی آگاه از تصمیم‌گیری‌های داخلی می‌گویند که این نتیجه انتخاب استراتژیک تهران بود. ایران علی‌رغم لفاظی‌های تند، از فعال‌سازی کامل شبکه متحدان خود خودداری کرد. این تصمیم بر سه ملاحظه کلیدی استوار بود:

عدم مشارکت متحدان منطقه‌ای ایران در جنگ ۱۲ روزه ژوئن، تنها نتیجه احتیاط آنها نبود. منابع ایرانی آگاه از تصمیم‌گیری‌های داخلی می‌گویند که این نتیجه انتخاب استراتژیک تهران بود.

نخست، هدف اصلی ایران در روزهای اولیه جنگ، رویارویی با اسرائیل بدون تحریک مداخله نظامی آمریکا بود. تهران معتقد بود که می‌تواند حملات اسرائیل را تحمل و پاسخ دهد، اما رویارویی مستقیم با آمریکا فراتر از ظرفیتش خواهد بود. به‌طور سنتی، حزب‌الله برای بازدارندگی و تلافی علیه اسرائیل، و شبه‌نظامیان عراقی برای چالش با نیروهای آمریکایی در منطقه طراحی شده بودند. فعال‌سازی آنها در جنگی محدود به اسرائیل، خطر مداخله آمریکا را افزایش می‌داد. به‌طور مشابه، نقش مؤثر حوثی‌ها در اخلال در کشتیرانی دریای سرخ بود، در حالی که حملات موشکی یا پهپادی آنها به اسرائیل به دلیل محدودیت‌های جغرافیایی تأثیر استراتژیک محدودی داشت.

دوم، تهران می‌خواست با نشان دادن توانایی پاسخ مستقیم، پیام تاب‌آوری را به مخاطبان داخلی و منطقه‌ای منتقل کند. پس از کشته شدن فرماندهان ارشد نظامی در فاز اولیه حملات اسرائیل، تهران به‌سرعت آنها را جایگزین کرد و ظرف ۲۴ ساعت به اسرائیل حمله موشکی کرد. این پیام روشن بود: ایران همچنان عملیاتی و در کنترل است. اما ترور چهره‌های کلیدی محور مقاومت، مانند محمدرضا زاهدی، عباس نیلفروشان و حسن نصرالله، «اتاق عملیات مشترک» محور را فلج کرده بود. بدون نظارت مؤثر، فعال‌سازی شبه‌نظامیان خطر تشدید بی‌نظم را افزایش می‌داد.

سوم، ایران ارزیابی کرد که رژیمش در آستانه فروپاشی نیست. ساختار فرماندهی سپاه، هرچند آسیب دیده، همچنان فعال بود و اقتصاد، اگرچه تحت فشار، در سقوط آزاد نبود. گسترش جنگ، به‌ویژه با کشاندن آمریکا، می‌توانست به زیرساخت‌های حیاتی و انسجام داخلی آسیب جدی وارد کند. با محدود کردن درگیری، تهران خویشتنداری خود را به‌عنوان مهارتی استراتژیک به نمایش گذاشت.

بنابراین، خویشتنداری متحدان ایران در ژوئن ۲۰۲۵ نه نشانه شکست اتحاد، بلکه نتیجه تصمیمات حساب‌شده بود. تهران با سنجش خطرات و محدودیت‌های متحدانش، جنگ را به‌تنهایی مدیریت کرد. این رویکرد نشان‌دهنده تکامل در شیوه عمل محور مقاومت است: از همسویی خودکار به تعامل مشروط. ایران همچنان نفوذ دارد، اما هماهنگی مطلق دیگر وجود ندارد. مدل جدید، سیستمی غیرمتمرکز از بازیگران موازی است که همسویی آنها به زمان‌بندی، درک تهدید و محاسبات استراتژیک بستگی دارد. این تحول، در خاورمیانه‌ای که آتش‌بس‌ها شکننده و خشونت‌های بیشتر پیش‌بینی می‌شود، محور مقاومت را تحت فشار مداوم قرار خواهد داد.

حمیدرضا عزیزی

حمیدرضا عزیزی پژوهشگر در مؤسسه آلمانی امور بین‌الملل و امنیت در برلین است.

دسترسی به
این مقاله با
تلفن هوشمند

بشنوید

در گفتگو
مشارکت کنید

بیشتر بدانید:

اوضاع ایران وخیم‌تر می‌شود؟

جنگ دوازده‌روزه با اسرائیل، هم ضعف ژئوپولیتیکی ایران را آشکار کرد و هم نشان داد تهران توان آغاز درگیری گسترده دیگری را ندارد.

چرا «محور مقاومت» در جنگ ایران و اسرائیل خاموش ماند؟

خودداری محور مقاومت از پاسخ‌گویی به حمله اسراییل، نه نشانه شکست اتحاد با ایران، بلکه نتیجه تصمیم‌های حساب‌شده بود. تهران با سنجش خطرات و محدودیت‌های متحدانش، جنگ را به‌تنهایی مدیریت کرد. این رویکرد نشان‌دهنده تکامل در شیوه عمل محور مقاومت است.

دسترسی به این
مقاله روی تلفن
هوشمند

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

خودداری محور مقاومت از پاسخ‌گویی به حمله اسراییل، نه نشانه شکست اتحاد با ایران، بلکه نتیجه تصمیم‌های حساب‌شده بود. تهران با سنجش خطرات و محدودیت‌های متحدانش، جنگ را به‌تنهایی مدیریت کرد. این رویکرد نشان‌دهنده تکامل در شیوه عمل محور مقاومت است.

لینک مطلب:
https://irnama.com/1979.htm/

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

پاسخ محدود حزب‌الله، گروه‌های مسلح عراقی و حوثی‌ها به حملات اسرائیل به ایران نشان‌دهنده تمرکز آنها بر مسائل داخلی بود و فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در کشورهایشان، تمایل به تشدید تنش را کاهش داد.

لینک مطلب:

https://irnama.com/1979.htm/

چرا «محور مقاومت» در جنگ ایران و اسرائیل خاموش ماند؟

پاسخ محدود حزب‌الله، گروه‌های مسلح عراقی و حوثی‌ها به حملات اسرائیل به ایران نشان‌دهنده تمرکز آنها بر مسائل داخلی بود و فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در کشورهایشان، تمایل به تشدید تنش را کاهش داد.