پس از آتشبس ۲۰۲۰ میان آذربایجان و ارمنستان، ایده ایجاد یک مسیر زمینی، که امروز با نام «کریدور زنگزور» شناخته میشود، مطرح شد؛ مسیری که با اتصال باکو به نخجوان، نقشی کلیدی در منطقه پیدا کرده است. از آن زمان، ترکیه و آذربایجان تلاشهای دیپلماتیک گستردهای برای عملیاتی شدن این مسیر انجام دادهاند. ترکیه ابتدا این کریدور را برای صلح منطقهای ضروری دانست و از طریق ابتکاراتی مانند پلتفرم ۳+۳، سعی کرد هماهنگی و گفتوگو میان کشورهای ذیربط را تقویت کند.
در سطح پایه، اهمیت کریدور زنگزور در توانایی آن برای اتصال دوباره دو بخش جداشده یک کشور نهفته است. افزون بر این، ایجاد ارتباطی پیوسته میان آسیای میانه و ترکیه میتواند رشد اقتصادی و تجارت منطقهای را تسهیل کند. موضع ترکیه همواره بر این اصل استوار بوده که مسائل منطقهای باید توسط خود بازیگران منطقهای حل و فصل شود و دخالت خارجی میتواند منبع بیثباتی باشد. تجربه خاورمیانه نشان داده که دخالتهای خارجی نه تنها اغلب بیثباتی ایجاد میکنند، بلکه پیامدهای آن همچنان ادامه دارد.
با این حال، ایران از ابتدا با این ایده مخالفت کرده و معتقد است مسیر پیشنهادی با منافع ملی تهران در تضاد است و قوانین بینالمللی را نقض میکند.
نگرانی اصلی ایران از دست دادن ارتباط زمینی با ارمنستان و به تبع آن کاهش دسترسی به قفقاز است که میتواند فرصتهای ایران برای گسترش نفوذ به گرجستان، دریای سیاه و روسیه را کاهش دهد. کریدور همچنین میتواند توانایی ایران در کنترل مسیرهای ترانزیتی از ترکیه به آسیای میانه را تضعیف کند و زیان اقتصادی قابل توجهی به دنبال داشته باشد.
یکی دیگر از نگرانیهای ایران، تقویت یکپارچگی اقوام ترک است. جمعیت قابل توجهی از ترکها در ایران زندگی میکنند و گسترش تعامل این گروهها با اقوامشان خارج از مرزها، از نگاه تهران تهدید سیاسی محسوب میشود. این تعاملها میتواند هویتهای قومی را تقویت کرده و به ترکیه مزیتی سیاسی در داخل ایران بدهد. علاوه بر این، تقویت موقعیت سیاسی و اقتصادی ترکیه در قفقاز جنوبی میتواند توازن قدرت منطقهای را به زیان ایران تغییر دهد.
نگرانی اصلی ایران از دست دادن ارتباط زمینی با ارمنستان و به تبع آن کاهش دسترسی به قفقاز است که میتواند فرصتهای ایران برای گسترش نفوذ به گرجستان، دریای سیاه و روسیه را کاهش دهد.
در واکنش به این نگرانیها، ایران موضعی آشکاراً تهاجمی در برابر پروژه زنگزور اتخاذ کرد؛ نه تنها در قالب اظهارات شدید، بلکه با تقویت حضور نظامی در مرزها، برگزاری مانورهای رزمی و تهدیدهای ضمنی.
این موضع ایران، واکنشهای متقابل باکو را به دنبال داشت. آذربایجان بیانیههای تند صادر کرد و عملیات امنیتی علیه افرادی که متهم به فعالیت در شبکههای جاسوسی ایران بودند انجام داد. همچنین موجی از تنشهای دیپلماتیک رخ داد؛ از جمله تعطیلی مسجدی با ارتباط با تهران، تعلیق دفتر رهبر معظم ایران در باکو و حمله به سفارت آذربایجان در تهران در ژانویه ۲۰۲۳ که روابط دیپلماتیک به پایینترین حد خود رسید. این سفارت تا یک سال و نیم بسته بود تا دوباره بازگشایی شود.
بازگشت توجه ایران به کریدور
برای مدتی، ایران به دلیل مشغلههای منطقهای، کمتر به مسئله کریدور توجه میکرد. اما با اعلام توافق صلح آذربایجان و ارمنستان در ۸ اوت، که با میانجیگری دونالد ترامپ انجام شد، دوباره تمرکز ایران بر این مسئله بازگشت.
پس از این توافق، واکنش ایران دوگانه بود: از رد شدید تا پذیرش محتاطانه. علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران، اعلام کرد که تهران با ایجاد «کریدور آمریکایی» در قفقاز مخالفت خواهد کرد، حتی اگر مسکو با موضع ایران همراهی نکند. او هشدار داد که این پروژه به «مقبره مزدوران ترامپ» تبدیل خواهد شد و واشنگتن را متهم به نگاه ابزاری به قفقاز کرد. چند فرمانده سپاه پاسداران نیز هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان را متهم به فراهم کردن زمینه حضور ناتو و اسرائیل در قفقاز جنوبی کردند.
با این حال رئیسجمهور مسعود پزشکیان و دولت او موضع محتاطانه و نسبتاً مثبت اتخاذ کردند. سخنگوی دولت، فاطمه مهاجرانی، با ارائه نقشهای توضیح داد که مرز ایران و ارمنستان قطع نمیشود و کریدور تنها از بخش کوچکی از ارمنستان میگذردد. پزشکیان تأکید کرد که نگرانیهای اصلی ایران در طرح لحاظ شده و تهران زیان نخواهد دید. دولت، با وجود اشاره به خطر حضور آمریکا، توافق صلح را گامی مثبت دانست.
چند روز پس از اعلام توافق، رئیسجمهور ایران به ایروان سفر کرد و با نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان دیدار کرد. طرف ارمنی اطمینان داد که نگرانی ایران بیمورد است و کریدور تحت کنترل کامل ارمنستان خواهد بود و هیچ حضور نظامی ثالثی مجاز نخواهد بود. پاشینیان همچنین تأکید کرد که مرز ایران و ارمنستان و حاکمیت ارمنستان نقض نخواهد شد. از آن زمان تماسهای دیپلماتیک رسمی و تلفنی میان تهران و ایروان ادامه دارد تا ایران از کنار گذاشته شدن در معادلات منطقهای جلوگیری کند.
علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران، اعلام کرد که تهران با ایجاد «کریدور آمریکایی» در قفقاز مخالفت خواهد کرد، حتی اگر مسکو با موضع ایران همراهی نکند.
خوشبینی محتاطانه ایران
موضعی محتاطانه و خوشبینانه دولت ایران چند دلیل دارد: تهران درگیر تنش با اسرائیل و احتمال حمله دوم است و توان سیاسی و نظامی کافی برای وارد شدن به بحران تازهای در قفقاز ندارد. توافق امضا شده و کار پیش رفته است؛ هر اقدام نظامی یا سیاسی برای متوقف کردن این روند، با ریسک بالایی همراه خواهد بود.
عامل دوم، دیدگاه ایران نسبت به کریدور است؛ دولت آن را لزوماً یک تهدید مطلق نمیداند اما خود را برای سناریوهای مختلف آماده میکند. افزون بر این، حضور یک قدرت خارجی، حتی آمریکا، میتواند مانع از دستیابی ترکیه به منافع کامل ژئوپلیتیکی شود که در نبود قدرت خارجی میتوانستند به دست آورند.
عامل سوم، تضاد دیدگاهها در ایران است. سخنگوی دولت این نکته را صریح بیان کرد که مسئله کریدور با دیدگاه محافظهکاران امنیتی متفاوت است. پزشکیان موضوع را بهعنوان توافق داخلی میان ارمنستان و آذربایجان و تغییرات در مرزهای آنها میبیند، و از نظر دولت مسئله کریدور زنگزور از خط قرمز مرزی ایران عبور نکرده است.
پیشینه شخصی پزشکیان به عنوان یک ترک ایرانی نیز بر رویکرد محتاطانه او تأثیرگذار است. او از نارضایتی جامعه ترک ایران آگاه است و میداند که همبستگی قومی و عاطفی میان آذربایجانیها و ترکهای ایرانی را نمیتوان نادیده گرفت. به همین دلیل، تلاش کرده رویکردی اتخاذ کند که منافع ژئوپلیتیک ایران با حساسیتهای قومی در تعارض نباشد.
در مجموع، برخلاف جریانهای محافظهکار، دولت ایران کریدور ترامپ را یک تهدید ذاتی تلقی نمیکند. نگاه محتاطانه تهران نشاندهنده سیاست مدیریت وضعیت برای کاهش زیانهای غیرضروری و امکان بهرهبرداری در آینده است.