پنجشنبه، ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

/

۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵

مسیر خطرناک ایران برای بازگشت به قدرت

ایران پس از شکست‌های منطقه‌ای، برای بازسازی قدرت میان دو راه دشوار مانده است: وابستگی بیشتر به چین یا حرکت پرخطر به سوی سلاح هسته‌ای.

پنجشنبه، ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

/

۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵

مسیر خطرناک ایران برای بازگشت به قدرت

ایران پس از شکست‌های منطقه‌ای، برای بازسازی قدرت میان دو راه دشوار مانده است: وابستگی بیشتر به چین یا حرکت پرخطر به سوی سلاح هسته‌ای.

افشان استوار

افشان استوار دانشیار در مدرسه عالی نیروی دریایی ایالات متحده و پژوهشگر ارشد غیرمقیم در مؤسسه پژوهش سیاست خارجی است

افشان استوار

یک سال شکست‌های متوالی، راهبرد کلان ایران را نابود کرده است. نابودی تقریبی حماس در غزه، تضعیف شدید حزب‌الله لبنان و فروپاشی رژیم بشار اسد در سوریه، ایران را از نیروهای نیابتی‌ای که سال‌ها برای تهدید اسرائیل بر آن‌ها تکیه داشت، محروم ساخت.

در نتیجه، اسرائیل توانست در ماه ژوئن جنگ دوازده‌روزه علیه ایران را بدون نگرانی از گسترش درگیری در منطقه پیش ببرد. این جنگ، فرض دیرینه بازدارندگی ایران را در هم شکست ــ این باور که تهران می‌تواند در برابر حملات مستقیم و آشکار به خاک خود، پاسخی مؤثر بدهد. از نظر عملی نیز، سامانه‌های اصلی پدافند هوایی ایران نابود شد، توان موشک‌های بالستیک کاهش یافت و برنامه هسته‌ای کشور به عقب رانده شد.

خلاصه‌ای از این متن را بشنوید:

رژیم ایران بی‌تردید خواهد کوشید قدرت ازدست‌رفته را دوباره به دست آورد. اما تحولات منطقه‌ای پس از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و موضع نظامی تهاجمی اسرائیل، مسیر تهران برای اقداماتی همچون تسلیح دوباره حزب‌الله را بسیار دشوار کرده است.

در کوتاه‌مدت، ایران محتمل‌ترین گزینه در بازسازی پدافند نظامی خود را در نزدیکی ببیشتر به چین خواهد دید. پکن تا همین اواخر از جانبداری آشکار در خاورمیانه پرهیز می‌کرد. اما محاسبات چین نیز ظاهرا در حال تغییر است. با افزایش تنش میان اسرائیل و کشورهای عربی ــ به‌ویژه پس از حملات اسرائیل در اوایل سپتامبر به رهبران حماس در قطر ــ چین ممکن است فرصت‌هایی تازه در کمک به ایران برای بازیابی بخشی از قدرت ازدست‌رفته‌اش بیابد.

شکست‌های پی‌درپی ایران در غزه، لبنان و سوریه، راهبرد کلان بازدارندگی را فروپاشاند و توان تهران برای تهدید مستقیم اسرائیل را به شدت محدود و تضعیف کرد.

مسیر پرمانع

احمد الشرقه، رئیس‌جمهور جدید سوریه، آشکارا گفته که نفوذ ایران دیگر در کشورش جایی ندارد. او به دنبال همکاری با رقبای ایران، به‌ویژه ترکیه، بوده و شبه‌نظامیان وابسته به ایران را متهم کرده که عامل بی‌ثباتی در سوریه‌اند. الشرقه در یک مصاحبه تلویزیونی در فوریه ۲۰۲۵ گفت نیروهای نیابتی ایران تهدیدی برای مردم سوریه و «کل منطقه» هستند.

اما دولت الشرقه با وجود برخی موفقیت‌های اولیه، برای یکپارچه کردن کشور با دشواری روبه‌روست. ایران می‌تواند از شکاف‌های اجتماعی و سیاسی نهفته در سوریه سوءاستفاده کند و همان‌طور که در عراق و یمن عمل کرده، به طور پنهانی از جناح‌های ناراضی یا نیازمند حمایت مالی پشتیبانی کند.

اگر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه کامل شود، فرصت‌های بیشتری برای دخالت ایران در سیاست این کشور فراهم می‌شود. ایران از قبل با برخی شبکه‌های عشایر سنی سوریه رابطه دارد و از آن‌ها برای انتقال سلاح به کرانه باختری از طریق اردن استفاده کرده است. اگر اقتدار دولت دمشق بر جنوب سوریه تضعیف شود، ایران می‌تواند این شبکه‌ها را تشویق کند سلاح به مرز لبنان منتقل کنند.

با این حال، بدون دسترسی به مسیرهای ترانزیت سوریه، ایران تنها دو راه برای ارسال محموله‌های بزرگ سلاح به لبنان خواهد داشت: از راه هوا یا دریا. هر دو روش در معرض رهگیری اسرائیل هستند و میزان نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در ارتش ایران این احتمال را کمتر می‌کند که چنین محموله‌هایی موفق به رسیدن به لبنان شوند.

در موضع دفاعی

ممکن است ایران در نهایت بتواند خطوط تدارکات خود برای حزب‌الله را دوباره برقرار کند، اما شرایط لازم برای این کار هنوز وجود ندارد. حوثی‌های یمن با استفاده از سلاح‌های ایرانی توانسته‌اند کشتیرانی در دریای سرخ را هدف بگیرند، اما هیچ‌گاه مانعی در برابر حملات اسرائیل به ایران نبوده‌اند.

موشک‌های حزب‌الله تهدیدی مستقیم برای شهرهای اسرائیل بود، اما زرادخانه حوثی‌ها یا شبه‌نظامیان شیعه در عراق تهدیدی دورتر و ضعیف‌تر محسوب می‌شود.

نابودی پدافند هوایی و کاهش توان موشکی، هرگونه حرکت ایران به سوی بازسازی قدرت یا دستیابی سریع به سلاح هسته‌ای را پرمخاطره و پرهزینه ساخته است.

ایران می‌تواند راهبرد خود را تغییر دهد و برای بازگرداندن بازدارندگی، به سوی ساخت سلاح هسته‌ای برود. با وجود حملات اسرائیل و آمریکا در ژوئن به تأسیسات هسته‌ای، ایران اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت چند سلاح هسته‌ای در اختیار دارد و باور عمومی این است که دانش لازم را هم دارد.

اگر ایران بتواند تأسیسات غنی‌سازی را بازسازی کند ــ یا اگر چنین مراکزی به طور پنهان وجود داشته باشد ــ می‌تواند در مدت کوتاهی اورانیوم را به درجه تسلیحاتی برساند. اما این مسیر برای رژیم بسیار خطرناک است. برتری اطلاعاتی اسرائیل به این معناست که هر حرکت ایران برای غنی‌سازی بیشتر، احتمالاً دشمنان را آگاه و حملات تازه و ویرانگر اسرائیل و آمریکا را برخواهد انگیخت.

حتی اگر ایران موفق شود آزمایش هسته‌ای انجام دهد و زرادخانه‌ای کوچک فراهم کند، ناتوانی کنونی در دفاع از آسمان کشور، آن زرادخانه را در معرض آسیب شدید قرار می‌دهد. بنابراین سلاح هسته‌ای به تنهایی نمی‌تواند بازدارندگی ایران را بازگرداند و ممکن است به یک ضعف تازه بدل شود.

جمهوری اسلامی برای بازیابی بازدارندگی‌اش و احیا بخشی از قدرت منطقه‌ای‌اش، نیاز فوری به تقویت پدافند هوایی دارد و باید کمبودهای نظامی خود را برطرف سازد. تهران در جنگ دوازده‌روزه توانست هزینه‌هایی به اسرائیل تحمیل کند، به‌ویژه با هدف قرار دادن مراکز جمعیتی. اما نرخ بالای رهگیری سامانه‌های دفاعی اسرائیل باعث شد موشک‌های ایران بازدارنده کافی نباشند.

در مقابل، اسرائیل پس از نابودی سامانه‌های پدافند هوایی ایران، توانست پرتابگرهای موشکی را هدف قرار دهد و توان ایران برای ضدحمله را بیشتر تضعیف کند.

چگونگی بازسازی زرادخانه ایران به درسی بستگی دارد که فرماندهان از آن جنگ گرفته‌اند. هنوز جزئیات کارایی سامانه‌های موشکی مختلف روشن نیست، اما فرماندهان ایرانی بی‌تردید شناخت بیشتری از نقاط قوت و ضعف به دست آورده‌اند.

این یافته‌ها جهت‌گیری نظامی آینده را تعیین خواهد کرد و ایران ممکن است سرمایه‌گذاری بیشتری روی موشک‌های پیشرفته بومی مانند «فتاح» و «خرمشهر-۴» انجام دهد و سامانه‌هایی با برد بلندتر توسعه دهد که از شرق ایران پرتاب شوند؛ مناطقی که هدف گرفتن آن برای اسرائیل دشوارتر است.

ایران ظرفیت صنعتی لازم برای تولید سامانه‌های مورد نیاز را ندارد و ناچار است به کمک خارجی متوسل شود. روسیه شریک دفاعی نزدیک تهران بوده، اما روابط پیچیده مسکو با اسرائیل مانع از ارائه کمک گسترده شده است. جنگ اوکراین نیز توان صادرات تسلیحات روسیه را کاهش داده است.

برای نمونه، ایران در ۲۰۲۳ اعلام کرد که ۵۰ فروند جنگنده «سوخو-۳۵» خریداری کرده است، اما تاکنون فقط دو فروند تحویل گرفته است. در چنین شرایطی ایران ممکن است به دنبال گزینه‌های دیگر برود.

آخرین راه‌حل

این شرایط، چین را به بهترین منبع ایران برای تجهیزات نظامی بدل می‌کند. چین به طوری سنتی کوشیده روابطش را در خاورمیانه متوازن نگه دارد.

چین تنها گزینه واقع‌بینانه برای پر کردن شکاف حیاتی پدافند ایران است، اما حتی این حمایت نیز برتری نظامی اسرائیل و آمریکا را تغییر نخواهد داد.

پکن به ایران در دور زدن تحریم‌های نفتی کمک کرده و یاری محدودی برای توسعه موشک‌های ضدکشتی داده است. اما هرگز کمکی به تهران نکرده که به آن برتری مشخصی بر رقبای عرب، به‌ویژه عربستان سعودی، بدهد. ولی از انزوای ایران بهره برده و نفت این کشور را با تخفیف زیاد خریده است.

در شرایط فعلی اما، شاید دیگر نیازی به این موازنه نباشد. در مارس ۲۰۲۳، ایران با میانجیگری چین روابط دیپلماتیک با عربستان را عادی کرد؛ حرکتی که معادلات سیاست خاورمیانه‌ای پکن را تغییر داد. همزمان، با افزایش تنش میان پکن و واشنگتن، ارزش راهبردی تهران برای چین نیز بیشتر شده است.

پیوند دادن منافع ایران به چین می‌تواند در سناریویی مانند بحران تایوان برای پکن سودمند باشد؛ وضعیتی که در آن تهران و نیروهای نیابتی‌اش با هدف قرار دادن کشتی‌رانی غیرنظامی در دریای سرخ یا خلیج عمان، تمرکز نیروی دریایی آمریکا و متحدانش را مختل می‌کنند.

پدافند هوایی شکاف حیاتی‌ای است که چین می‌تواند آن را برای ایران پر کند. سامانه متحرک «اچ‌کیو-۹» چین مشابه سامانه پیشرفته‌تر «اس-۴۰۰» روسیه است. اگر پکن این سامانه را به تهران بفروشد، می‌تواند تا حدی آسمان ایران را محافظت کند. ایران همچنین می‌تواند به دنبال خرید جنگنده‌های «چنگدو جی-۱۰» از چین باشد؛ جنگنده‌هایی که در درگیری کوتاه پاکستان و هند کارایی خود را نشان دادند.

در کوتاه‌مدت، نه پدافند هوایی بهتر و نه جنگنده‌های تازه، موازنه را در برابر اسرائیل و آمریکا تغییر اساسی نخواهد داد. اما در میان‌مدت، می‌تواند هزینه و دشواری حملات به ایران را برای دشمنان بالا ببرد و از بروز تنش‌های ناگهانی جلوگیری کند. دست‌کم این روند به ایران زمان خواهد داد تا زرادخانه موشکی بومی‌اش را بازسازی و تقویت کند.

در هر حال، فارغ از واکنش چین، ایران در تنگناست؛ ساختارهای امنیتی‌ای که دو دهه ایران را نگه داشته بود، فروپاشیده و تا زمانی که کمبودهای نظامی  برطرف نشود، کشور همچنان آسیب‌پذیر باقی خواهد ماند.

افشان استوار

افشان استوار دانشیار در مدرسه عالی نیروی دریایی ایالات متحده و پژوهشگر ارشد غیرمقیم در مؤسسه پژوهش سیاست خارجی است

دسترسی به
این مقاله با
تلفن هوشمند

بشنوید

در گفتگو
مشارکت کنید

بیشتر بدانید:

مسیر خطرناک ایران برای بازگشت به قدرت

یک سال شکست‌های پیاپی، ایران را از نیابتی‌های اصلی و توان بازدارندگی محروم کرد. اکنون جمهوری اسلامی میان وابستگی به چین یا حرکت پرخطر به سوی هسته‌ای شدن، به دنبال راهی برای احیای قدرت از دست‌رفته است.

دسترسی به این
مقاله روی تلفن
هوشمند

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

یک سال شکست‌های پیاپی، ایران را از نیابتی‌های اصلی و توان بازدارندگی محروم کرد. اکنون جمهوری اسلامی میان وابستگی به چین یا حرکت پرخطر به سوی هسته‌ای شدن، به دنبال راهی برای احیای قدرت از دست‌رفته است.

لینک مطلب:
https://irnama.com/3459.htm/

همرسانی این محتوا

هم‌رسانی این مطلب در شبکه‌های اجتماعی کمک بزرگی به کار  ماست. شما می‌توانید با کپی لینک این مطلب و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی این مطلب را به اشتراک بگذارید. اما راه بهتر این است که این پوستر را دانلود کنید و با این چکیده و هشتگ #ایران‌نما همرسانی کنید. 

چکیده:

ایران پس از شکست‌های منطقه‌ای، برای بازسازی قدرت میان دو راه دشوار مانده است: وابستگی بیشتر به چین یا حرکت پرخطر به سوی سلاح هسته‌ای.

لینک مطلب:

https://irnama.com/3459.htm/

مسیر خطرناک ایران برای بازگشت به قدرت

ایران پس از شکست‌های منطقه‌ای، برای بازسازی قدرت میان دو راه دشوار مانده است: وابستگی بیشتر به چین یا حرکت پرخطر به سوی سلاح هسته‌ای.