تازهترین گزارشهای منتشرشده در رسانههای آمریکایی و اروپایی نشان میدهد استفاده ایران از رمزارزها نه یک فعالیت پراکنده، بلکه بخشی از یک راهبرد کلان مالی است که با همکاری شبکههای پیچیدهای از شرکتهای صوری، واسطههای خارجی و سیستمهای موسوم به «بانکداری سایهای» دنبال میشود.
تحریمهای گسترده آمریکا و متحدانش علیه تهران، بهویژه در حوزههای بانکی و صادرات نفت، موجب شده ایران به دنبال ابزارهای تازهای برای دور زدن این محدودیتها باشد و رمزارزها یکی از ابزارهای کارآمد برای ایران است.
خلاصهای از این متن را بشنوید:
وزارت خزانهداری آمریکا هفته گذشته مجموعهای از تحریمهای تازه را علیه چند فرد و شرکت در ایران، امارات متحده عربی و هنگکنگ اعلام کرد. به گفته مقامهای آمریکایی، این افراد متهماند بیش از صد میلیون دلار از درآمدهای نفتی ایران را از طریق رمزارزها جابهجا کردهاند و این منابع مالی در نهایت به نهادهای حکومتی و نظامی ایران، از جمله سپاه پاسداران، منتقل شده است.
وزارت خزانهداری آمریکا میگوید شبکههای رمزارزی ایران بخشی از بانکداری سایهای جهانیاند که برای دور زدن تحریمها طراحی شدهاند.
در میان اسامی منتشرشده نام علیرضا درخشان، وحید درخشان، لیلا کریمی و آرش استکی علیوند به چشم میخورد که بنا به ادعای واشنگتن، با ایجاد شرکتهای پوششی و استفاده از حسابهای واسطهای، نقش کلیدی در این شبکه داشتهاند. نام وحید درخشان و لیلا کریمی نیز در فهرست افراد مرتبط با این شبکه دیده میشود.
همزمان، اسرائیل از شناسایی و درخواست توقیف بیش از ۱۸۰ آدرس رمزارزی خبر داده که بنا به ادعای تلآویو به سپاه پاسداران و نهادهای وابسته مربوط بودهاند. گزارشهای شرکتهای بینالمللی ردیابی رمزارز ، نیز تأیید کردهاند که بخشی از این تراکنشها از طریق صرافیهای ایرانی و واسطههای خارجی انجام شده است.
کارکرد دوگانه
رمزارزها برای ایران کارکردی دوگانه دارند. از یک سو امکان دور زدن محدودیتهای بانکی بینالمللی را فراهم میکنند که پس از خروج آمریکا از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ تشدید شد و از سوی دیگر، به تهران این امکان را میدهند که بخشی از درآمدهای نفتی خود را بدون نیاز به سیستمهای مالی تحت نظارت غرب دریافت کند.
گزارش تازه خبرگزاری آسوشیتدپرس نشان میدهد که تنها در سال ۲۰۲۴ نهادها و اشخاص مرتبط با ایران حدود ۱۵.۸ میلیارد دلار رمزارز دریافت کردهاند؛ رقمی که نزدیک به ۳۹ درصد از کل تراکنشهای رمزارزی غیرقانونی در جهان را شامل میشود.
این حجم از مبادلات نشان میدهد رمزارزها دیگر تنها یک ابزار جانبی برای اقتصاد ایران نیستند، بلکه به ستون مهمی در برابر فشارهای مالی تبدیل شدهاند.
رویترز نیز گزارش داده که بسیاری از این تراکنشها با کمک شبکههای واسطه در امارات و هنگکنگ انجام شده و چند شرکت ثبتشده در این کشورها با ایجاد حسابهای بانکی موقت و تبدیل داراییها به رمزارز، مسیر انتقال منابع مالی به ایران را هموار میکنند.
وزارت خزانهداری آمریکا این شبکهها را بخشی از «بانکداری سایهای جهانی» میداند که نه تنها برای ایران، بلکه برای سایر کشورها و گروههای تحت تحریم نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
موفقیت یا تله؟
کارشناسان غربی نسبت به پیامدهای استفاده ایران از رمزارزها دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی معتقدند تهران در استفاده از این ابزار موفق بوده و توانسته بخش قابل توجهی از فشار تحریمها را خنثی کند.
در مقابل، گروهی دیگر بر این باورند که وابستگی بیش از حد به رمزارزها میتواند برای ایران پرخطر باشد، زیرا تراکنشها در نهایت قابل ردیابیاند و تحریمهای تازه میتوانند حلقه فشار را تنگتر کنند.
کارشناسان میگویند استفاده ایران از رمزارزها «ابزاری مؤقت برای خرید زمان» است، نه راهحلی پایدار، چرا که نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال و احتمال مسدود شدن داراییها در صرافیهای بزرگ جهانی، آسیبپذیری ایران را در برابر تحریمها کاهش نمیدهد، بلکه شکل آن را تغییر میدهد.
با افزایش فشار تحریمها، ایران انگیزه بیشتری برای بهرهگیری از رمزارزها دارد، اما این اقدام میتواند حلقههای اقتصادی و مالی کشور را در معرض ریسک بیشتری قرار دهد.
از سوی دیگر، برخی نهادهای آمریکایی نگراناند که استفاده ایران از رمزارزها برای تأمین مالی فعالیتهای منطقهای، از جمله حمایت از گروههای نیابتی در لبنان، عراق و یمن، گسترش پیدا کند.
وزارت خزانهداری در بیانیه اخیر خود تصریح کرده است که شبکههای تحریمی ایران بخشی از درآمدهای دیجیتال را برای پشتیبانی از فعالیتهای نظامی و امنیتی در منطقه به کار میگیرند.
مقامهای ایرانی به طور رسمی استفاده از رمزارزها را تایید نمیکنند و این موضوع را بخشی از «جنگ روانی غرب» میخوانند. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دولت به طور فعال از این ابزار استفاده میکند.
در سال ۲۰۲۱ بانک مرکزی ایران صدور مجوز رسمی برای استخراج رمزارز توسط برخی شرکتها را اعلام کرد. هدف از این اقدام، طبق گفته مقامها، استفاده از بیتکوین برای پرداخت واردات کالاهایی بود که به دلیل تحریم امکان خرید مستقیم آنها وجود نداشت.
بازار رمزارز در ایران به دلیل نبود نظارت شفاف و محدودیتهای بانکی داخلی به سرعت رشد کرد. بسیاری از مزارع استخراج در مناطق مختلف کشور فعال شدند و دولت نیز بخشی از آنها را به صورت رسمی تحت پوشش قرار داد.
با این حال، قطعیهای گسترده برق در تابستانهای اخیر و فشار افکار عمومی موجب شد که فعالیتهای غیرقانونی استخراج بارها تعطیل شود.
میدان تازه رقابت ایران و آمریکا
تحریمهای اخیر نشان میدهد آمریکا قصد دارد عرصه رمزارزها را نیز به میدان تازهای برای فشار بر ایران تبدیل کند. وزارت خزانهداری در بیانیهای اعلام کرد که هرگونه همکاری با افراد و شرکتهای تحریمی در حوزه رمزارز، میتواند به جریمههای سنگین یا محرومیت از دسترسی به بازارهای جهانی منجر شود.
استفاده ایران از رمزارزها بیشتر یک راهبرد موقت برای خنثی کردن تحریمهاست تا راهحلی پایدار، زیرا بازارهای دیجیتال ناپایدار و تحت نظارت جهانیاند.
این هشدارها بهویژه متوجه صرافیها و شرکتهای مالی در کشورهای ثالث است که ممکن است به دلیل منفعت اقتصادی چشم بر فعالیتهای ایران ببندند.
با وجود تحریمها و فشارهای تازه، بعید به نظر میرسد ایران به سادگی از رمزارزها دست بکشد. رمزارزها به دلیل ماهیت غیرمتمرکز و جهانیشان همچنان برای ایران جذابیت دارند، حتی اگر ریسکهای قابل توجهی به همراه بیاورند.
از سوی دیگر، تحولات ژئوپولیتیک نیز میتواند بر آینده این روند اثرگذار باشد. نزدیکی ایران به چین و روسیه، دو کشوری که خود به دنبال ایجاد نظامهای مالی مستقل از غرب هستند، ممکن است فرصتهای تازهای برای استفاده از فناوریهای مالی غیرسنتی فراهم کند.
با اینحال، برخی رسانهها میگویند میزان واقعی موفقیت ایران در استفاده از رمزارزها مشخص نیست و بخشی از ادعاها درباره موفقیت ایران میتواند بزرگنمایی باشد. ولی ناگفته پیداست که هرچه فشار تحریمها بیشتر شود، ایران انگیزه بیشتری برای بهرهگیری از این ابزار خواهد داشت، و به تبع آن آمریکا و متحدانش نیز بیشتر در پی بستن راههای آن خواهند بود.