عربستان سعودی و پاکستان در هفدهم سپتامبر ۲۰۲۵، یک توافقنامه دفاعی متقابل استراتژیک در ریاض، امضاء کردند. این پیمان که شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان آن را امضا کردند، میگوید هرگونه تجاوز به یکی از طرفین، به منزله حمله به هر دو کشور تلقی خواهد شد.
تحلیلگران میگویند این توافق صرفا یک همبستگی کلامی نیست، بلکه همکاری عملی نظامی را در حوزههایی چون آموزشهای مشترک، همکاری در صنایع دفاعی، انتقال فناوری و تولید مشترک تسلیحات پایهگذاری میکند.
خلاصهای از این متن را بشنوید:
بیانیه مشترک دو کشور نیز بر نقش این پیمان در «تقویت بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز» و «ترویج صلح منطقهای از طریق هماهنگی امنیتی عمیقتر» تأکید میکند. اگرچه جزئیات مربوط به شرایط دقیق فعالسازی این پیمان هنوز به صورت عمومی منتشر نشده، اما گفته شده که اولویت اصلی بر همکاریهای غیرجنگی مانند ظرفیتسازی و تبادل اطلاعات است.
عربستان سعودی و پاکستان با امضای پیمان دفاعی متقابل، تعهد کردند که هرگونه تجاوز علیه یکی، به منزله حمله به هر دو کشور تلقی خواهد شد.
ریشههای تاریخی
روابط عربستان و پاکستان به نزدیک هشت دهه پیش بازمیگردد. این دوستی بر پایه میراث اسلامی مشترک، منافع استراتژیک متقابل و وابستگیهای اقتصادی شکل گرفت. از دهه ۱۹۵۰، پاکستان به عربستان پشتیبانی مشاورهای و آموزشی نظامی ارائه کرده و در دورههای مختلف بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نیروی نظامی را در خاک پادشاهی برای ایفای نقشهای عملیاتی و حفاظتی، به ویژه برای محافظت از مقدسترین مکانهای اسلامی در مکه و مدینه، مستقر کرده است.
در مقابل، ریاض نیز در مواقع بحران مالی به کمک پاکستان آمده است؛ از جمله تمدید وام ۳ میلیارد دلاری در دسامبر ۲۰۲۴ که به اسلامآباد در مدیریت بدهی خارجی ۱۳۰ میلیارد دلاریاش کمک کرد.
وضعیت پاکستان به عنوان تنها کشور مسلمان دارای سلاح هستهای و دارنده ششمین ارتش بزرگ جهان، جذابیت آن را به عنوان یک شریک امنیتی برای عربستان دوچندان میکند. اگرچه شایعات تاریخی درباره تأمین مالی برنامه هستهای پاکستان توسط عربستان در دهه ۱۹۸۰ همچنان ادامه دارد، اما روایتهای رسمی بر این نکته تأکید دارند که زرادخانه هستهای پاکستان بر بازدارندگی در برابر تهدیدهای شرقی، یعنی هند، متمرکز است.
با این حال، مواضع پاکستان، مانند امتناع این کشور از اعزام نیرو به مداخله نظامی عربستان در یمن در سال ۲۰۱۵، نشاندهنده رویکردی عملگرایانه اسلامآباد در روابطش با عربستان تفسیر شده است.
پیمان جدید در واقع آنچه را که سالها یک اتحاد غیررسمی بود، به رسمیت شناخته و چارچوبی نهادی برای همکاریهای عمیقتر فراهم میکند. یک مقام ارشد سعودی نیز گفت که این توافق «نهادینهسازی یک همکاری دیرینه و عمیق» است و نه پاسخی ناگهانی به رویدادهای جداگانه.
برای پاکستان، این پیمان با سیاست خارجی جدید این کشور در جهت تنوع بخشیدن به روابط با کشورهای خلیج فارس همخوانی دارد و به اسلامآباد کمک میکند تا با تقویت روابط با ریاض، آسیبپذیریهای اقتصادی خود را کاهش داده و جایگاه خود را در جهان اسلام ارتقا دهد.
توافق جدید نهادینهسازی یک همکاری دیرینه و عمیق میان دو کشور است و چارچوبی رسمی برای همکاریهای نظامی، صنعتی و تبادل فناوری فراهم میکند.
پیامدهای منطقهای
به نظر میرسد زمانبندی این توافق تصادفی نیست و در شرایطی رخ میدهد که کشورهای منطقه به دنبال شرکای جدید هستند.
برای دههها، عربستان امنیت خود را بر پایه ضمانتهای آمریکا، میزبانی پایگاههای نظامی و خرید میلیاردها دلار تسلیحات استوار کرده بود. اما شکافهای اخیر، مانند پاسخ ضعیف واشنگتن به حملات پهپادی ایران به تأسیسات نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ و عدم تمایل دولت بایدن به ارائه یک پیمان امنیتی رسمی، ریاض را به تردید انداخت.
محمد بن سلمان در مصاحبه با فاکس نیوز در سال ۲۰۲۳، به صراحت هشدار داد که اگر منافع متقابل با آمریکا کاهش یابد، عربستان ممکن است برای خریدهای تسلیحاتی خود را سراغ کشورهای دیگر برود.
حمله هوایی اسرائیل به دوحه در سپتامبر ۲۰۲۵، آسیبپذیری متحدان آمریکا را بیشتر آشکار کرد و کشورهای خلیج فارس را به جستجوی متحدان جدید جایگزین سوق داده است.
این توافق همچنین پاکستان را در رقابتهای قدرتهای بزرگ تقویت میکند. در سایه تحریمهای آمریکا بر برنامه موشکی بالستیک اسلامآباد و نزدیک شدن واشنگتن به دهلی نو، پاکستان ریاض را به عنوان وزنه تعادلی مهم میبیند.
این پیمان میتواند سرمایهگذاریهای بیشتر سعودی را، از جمله در کریدور اقتصادی چین-پاکستان جذب کند و آن را به ابتکارات گستردهتر اوراسیایی مانند کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب روسیه پیوند دهد.
پیمان جدید برای پاکستان «بیسابقه» است، چرا که این کشور حتی با شرکای نزدیک خود مانند ایالات متحده، پیمان دفاعی متقابل ندارد.
این توافق از نظر تحلیلگران، برای پاکستان «بیسابقه» است، چرا که این کشور حتی با شرکای نزدیک خود مانند ایالات متحده یا چین، پیمان دفاعی متقابل رسمی ندارد.
«نقطه عطف» امنیت منطقهای
تحلیگران این پیمان را «نقطه عطفی» در امنیت منطقهای خواندهاند که ممکن است به توافقهای مشابه با سایر کشورهای خلیج مانند امارات و قطر منجر شود. اما برای ایران، که با هر دو کشور امضاکننده روابطی پرتنش دارد، پیمان دفاعی ریاض و اسلامآباد خالی از نگران نیست.
هند موضعی محتاطانه اتخاذ کرده و گفته پیامدهای احتمالی این توافق را برای امنیت ملی خود بررسی خواهد کرد. کارشناسان معتقدند روابط تجاری هند با عربستان، ریاض را مجبور میکند میان روابط خود با اسلامآباد و دهلی نو تعادل برقرار کند.
در واشنگتن اما واکنشها با نگرانی ملایم همراه بوده است. ایالات متحده حضور نظامی قابل توجهی در خلیج فارس دارد، اما پیشرفتهای موشکی پاکستان ممکن است بر روابط واشنگتن و اسلامآباد تاثیر بگذارد. هرچند برخی تحلیلگران این پیمان را بیشتر یک اقدام نمادین میبینند که هدف آن ترغیب ایالات متحده به بازگشت به تعهداتش در حوزه خلیج است.
به گفته کارشناسان این توافق، با رسمیسازی بازدارندگی متقابل، موضع هر دو کشور را تقویت میکند و ممکن است به ثبات حوزه خلیج و جنوب آسیا کمک کند.