اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، درباره بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام، بحث تازهای را میان سیاستگذاران جهانی برانگیخته است. آنان نگراناند که بازگشت دوباره آمریکا به افغانستان، بهویژه در پایگاه بگرام، موجب بیثباتی در منطقه و شعلهور شدن دوباره رقابت قدرتهای جهانی شود.
ترامپ در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» نوشت اگر افغانستان بگرام را به آمریکا بازنگرداند «اتفاقات بدی» رخ خواهد داد. او همچنین به اهمیت راهبردی این پایگاه به دلیل نزدیکیاش به چین اشاره کرد و گفت تنها یک ساعت با پکن – شهری که سلاح هستهای تولید میکند – فاصله دارد.
خلاصهای از این متن را بشنوید:
برای نیروهای آمریکا و ناتو، بگرام طی دو دهه مرکز اصلی جنگ علیه طالبان و القاعده بود. این پایگاه در دهه ۱۹۵۰ توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد و در اشغال افغانستان در دهه ۱۹۸۰ نقش کلیدی داشت. آمریکا در سال ۲۰۰۱ پس از سرنگونی رژیم طالبان کنترل آن را به دست گرفت، اما با خروج ناگهانی نیروهایش در سال ۲۰۲۱ طالبان دوباره کنترل بگرام را به دست آورد.
ترامپ به اهمیت راهبردی بگرام اشاره کرده و گفته است تنها یک ساعت با پکن فاصله دارد، شهری که سلاح هستهای تولید میکند.
ترامپ بارها گفته بود که آمریکا باید نیرویی کوچک در بگرام نگه میداشت، نه بهخاطر افغانستان بلکه بهدلیل موقعیت ژئوپولیتیک آن برای رصد فعالیتهای چین.
با این حال، دولت افغانستان بهصراحت درخواستهای اخیر آمریکا برای بازپسگیری بگرام را رد کرده و بر تعهد خود به حفظ حاکمیت ملی تأکید کرده است. حمدالله فطرت، معاون سخنگوی دولت، در حساب خود در شبکه ایکس نوشت امارت اسلامی افغانستان بر اساس اصول اسلامی و سیاست خارجی متوازن و اقتصادمحور، بهدنبال روابط سازنده با همه کشورها بر پایه منافع مشترک است.
هرچند این موضوع در ظاهر مسئلهای دوجانبه میان آمریکا و افغانستان است، اما کنترل بگرام پیامدهای منطقهای و جهانی عمیقی دارد. افغانستان خطر آن را دارد که بار دیگر به میدان رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شود و تلاشهای شکننده برای ثبات و صلح از میان برود.
احیای گروههای تروریستی با حمایت دولت موقت افغانستان و واگذاری کنترل پایگاه به یک قدرت خارجی، امنیت منطقه را وخیمتر میکند و تبعاتی برای پاکستان، ایران، چین، روسیه و جمهوریهای آسیای مرکزی خواهد داشت.
افغانستان با تاجیکستان، چین، پاکستان، ایران، ازبکستان و ترکمنستان هممرز است. ایران کنترل آمریکا بر بگرام را تهدیدی مستقیم تلقی میکند. این پایگاه در شمال افغانستان و نزدیک مرز ایران قرار دارد و میتواند برای نظارت یا عملیات نظامی علیه استانهای شرقی ایران مورد استفاده قرار گیرد. نزدیکی آن به مرزهای مشترک با ایران، سینکیانگ چین و آسیای مرکزی نیز ارزش راهبردی آن را برای عملیات نظامی و اطلاعاتی آمریکا افزایش میدهد.
ایجاد چنین جای پایی برای نیروهای خارجی خطر تشدید رقابتهای منطقهای را به همراه دارد. روزنامه تهرانتایمز این موضوع را در چارچوب رقابت ژئوپولیتیک ایران و آمریکا تحلیل کرده و هشدار داده که بازگشت آمریکا به افغانستان میتواند به محاصره تهران و مهار نفوذ رو به رشد ایران و چین در آسیای جنوبی و مرکزی منجر شود.
کشمکش بر سر بگرام بخشی از رقابت مثلثی آمریکا، چین و روسیه است که هر کدام بهدنبال نفوذ در افغانستان و کریدور آسیای مرکزی هستند. برای واشنگتن، بگرام سکویی برای نمایش قدرت، مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین و رصد تهدیدهای امنیتی منطقهای است.
چین حضور آمریکا در بگرام را با نگرانی میبیند، زیرا این پایگاه در نزدیکی سینکیانگ قرار دارد؛ منطقهای که با ناآرامی قومی و تهدید تروریسم از سوی شبهنظامیان افغانستان روبهرو است. روسیه و چین بگرام را تهدیدی راهبردی میدانند و واکنش تند آنان میتواند شکافهای تازهای ایجاد کند و صلح جهانی را به خطر اندازد.
برای واشنگتن، بگرام سکویی برای نمایش قدرت، مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین و رصد تهدیدهای امنیتی منطقهای است.
طالبان خود را بهعنوان بازیگری ژئوپولیتیک تثبیت کرده و میکوشد روابطش را با چین، روسیه، آمریکا و قدرتهای منطقهای چون ایران و پاکستان متوازن نگه دارد. امتناع آنان از واگذاری بگرام، علیرغم فشارهای واشنگتن، نشانگر این واقعیت جدید است. در شرایط شکننده کنونی، سرنوشت بگرام هم جنبه عملی و هم جنبه نمادین دارد و میتواند بر دیپلماسی، همپیمانیها و موازنه قدرت در افغانستان و فراتر از آن تأثیر بگذارد.
برای افغانستان، پذیرش چنین ترتیباتی به معنای خدشه به حاکمیت، واکنش داخلی و بیثباتی در اداره کشور خواهد بود. چنین اقدامی خشم ضدآمریکایی را در افغانستان و جهان اسلام شعلهور کرده و دستاویزی تازه به گروههای افراطی میدهد. بازگشت دوباره آمریکا به بگرام نیازمند نیروی انسانی گسترده و دفاع سنگین است و عملاً به یک اشغال تازه شباهت خواهد داشت.
حتی در صورت همراهی طالبان، حضور آمریکا پایگاه را به هدفی برای داعش خراسان، القاعده و دیگر گروههای تندرو بدل میکند و ناامنی را عمیقتر خواهد کرد. برای واشنگتن، بازپسگیری بگرام خطر درگیری طولانیمدت دیگری را در پی دارد که پایان روشنی برای آن متصور نیست.
در نهایت، سخنان ترامپ درباره بازگشت به بگرام بیش از آنکه نقشهای عملی باشد، پیامی سیاسی و نمایش قدرت در داخل آمریکا است. با این حال، نمادگرایی آن پررنگ است. بگرام تنها یک فرودگاه متروکه نیست؛ یادآور جنگهای ناتمام، حاکمیتهای مناقشهبرانگیز و خطوط گسل رقابت قدرتهای بزرگ است.
این پایگاه چه بار دیگر به دارایی نظامی تبدیل شود، چه ابزار معامله یا نشانه افول، سایهاش فراتر از مرزهای افغانستان گسترده خواهد ماند و بر محاسبات واشنگتن، پکن، مسکو، تهران و کابل تأثیر خواهد گذاشت.