پس از جنگ دوازدهروزه میان ایران و اسرائیل، فضای سیاسی و امنیتی منطقه به شدت ملتهب شد. در ایران، موجی از انتقادها علیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و رافائل گروسی دبیرکل این سازمان شکل گرفت و مقامهای جمهوری اسلامی آژانس را به جانبداری از غرب و ناتوانی در حفاظت از تأسیسات هستهای ایران متهم کردند. آنان بهویژه گزارش اخیر آژانس درباره ذخیره ۴۰۸.۶ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی را جانبدارانه دانستند و معتقد بودند این گزارش و قطعنامه ۱۲ ژوئن عملاً زمینهساز حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران شد. به باور مقامهای ایرانی، اقدامهای آژانس نه فنی بلکه سیاسی بود و برای مشروعیتبخشی به حملات اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت.
در واکنش به این شرایط، مجلس شورای اسلامی در ۲۵ ژوئن قانونی تصویب کرد که دولت را موظف میکرد همکاری با آژانس را تعلیق کند. این قانون به معنای قطع کامل روابط نبود، بلکه صرفاً همکاریهای عملیاتی و نظارتی را محدود میکرد. پس از آن بازرسان آژانس ایران را ترک کردند، اما نمایندگی ایران در وین همچنان فعال ماند و بهعنوان پل ارتباطی میان سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس ایفای نقش کرد. در همین راستا، ماسیمو آپارو، معاون دبیرکل آژانس و رئیس دپارتمان پادمان، در ۱۱ اوت به تهران سفر کرد تا درباره ادامه همکاریها گفتوگو کند.
به باور مقامهای ایرانی، اقدامهای آژانس نه فنی بلکه سیاسی بود و برای مشروعیتبخشی به حملات اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت.
با وجود این تماسها، فضای منطقه همچنان بیثبات است. آتشبس میان ایران و اسرائیل بسیار شکننده به نظر میرسد و امکان آغاز دوباره جنگ بسیار بالاست. در همین حال، مذاکرات هستهای ایران و ایالات متحده نیز در ابهام کامل قرار دارد و هیچ چشمانداز روشنی برای احیای گفتوگوها دیده نمیشود. از سوی دیگر، سه کشور اروپایی عضو برجام ـ فرانسه، آلمان و بریتانیا ـ که به «تروئیکای اروپایی» مشهورند، به همراه آمریکا و اسرائیل تهدید کردهاند که مکانیسم موسوم به «ماشه» یا «اسنپبک» را فعال خواهند کرد. این سازوکار که در متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پیشبینی شده، به کشورهای عضو امکان میدهد در صورت نقض تعهدات ایران، همه تحریمهای بینالمللی را بهطور خودکار بازگردانند.
ژان-نوئل بارو وزیر خارجه فرانسه در ۱۵ ژوئیه هشدار داد اگر ایران «تعهدی محکم، ملموس و قابل راستیآزمایی» ارائه نکند، تا پایان اوت همه تحریمها دوباره برقرار خواهد شد. این تهدید بهویژه از آن رو مهم است که در صورت اجرای مکانیسم ماشه، شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت پیش از ۲۰۱۵ (شامل قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹) دوباره به اجرا درمیآید. چنین اتفاقی شوک بزرگی به اقتصاد ایران وارد میکند و محدودیتهای گستردهای در تجارت خارجی و بهویژه صادرات نفت ایجاد خواهد کرد.
پیشتر در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، آمریکا تلاش کرد با استناد به قطعنامه ۲۲۳۱ مکانیسم ماشه را فعال کند. اما در سپتامبر ۲۰۲۰، این تلاش ناکام ماند زیرا اکثریت اعضای شورای امنیت، از جمله همه طرفهای باقیمانده در برجام، با آن مخالفت کردند. استدلال آنها این بود که ایالات متحده پس از خروج یکجانبه از برجام در مه ۲۰۱۸ دیگر حق ندارد از این سازوکار استفاده کند. در آن زمان، تنها جمهوری دومینیکن از واشنگتن حمایت کرد. اما اکنون، پنج سال بعد، شرایط تغییر کرده و روابط ایران با سه کشور اروپایی به پایینترین سطح از زمان انقلاب ۱۹۷۹ رسیده است.
یک ماه پیش از حمله اسرائیل به ایران و همزمان با مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، ژان-نوئل بارو وزیر خارجه فرانسه در سخنرانی خود در شورای امنیت هشدار داد اگر امنیت اروپا به خطر بیفتد، پاریس «لحظهای در بازگرداندن همه تحریمهای لغوشده درنگ نخواهد کرد». پس از جنگ دوازدهروزه و بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط آمریکا، تهدید فعالسازی مکانیسم ماشه جدیتر شد. در ۱۵ ژوئیه، سه کشور اروپایی اعلام کردند اگر تا پایان اوت پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشود، تحریمها را بازمیگردانند. در همان روز، مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا نیز در تماس تلفنی با وزرای خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا این موضوع را مطرح کرد.
سه کشور اروپایی عضو برجام ـ فرانسه، آلمان و بریتانیا ـ که به «تروئیکای اروپایی» مشهورند، به همراه آمریکا و اسرائیل تهدید کردهاند که مکانیسم موسوم به «ماشه» یا «اسنپبک» را فعال خواهند کرد.
در واشنگتن نیز، مایکل والتز نامزد دونالد ترامپ برای سمت سفیر آمریکا در سازمان ملل در ۱۵ ژوئیه اعلام کرد فعالسازی مکانیسم ماشه یکی از اولویتهای او در سازمان ملل خواهد بود و افزود با آلمان، بریتانیا و فرانسه در این زمینه هماهنگ است. دولت اسرائیل نیز آشکارا از تروئیکای اروپایی خواسته است مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کنند. اهمیت این سازوکار در آن است که نیازی به رأیگیری دوباره در شورای امنیت ندارد و ایران نمیتواند روی وتوی روسیه یا چین حساب کند.
براساس قطعنامه ۲۲۳۱، همه مفاد مربوط به مکانیسم ماشه در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود. بنابراین، تروئیکای اروپایی در نظر دارند در اواخر اوت این فرایند را آغاز کنند تا در اواخر سپتامبر تحریمها دوباره اعمال شود.
مقامهای ایرانی به شدت با این رویکرد مخالفاند. عباس عراقچی وزیر خارجه ایران هشدار داده است که از دید تهران، فعال شدن مکانیسم ماشه معادل یک حمله نظامی است. همچنین امیر سعید ایروانی نماینده دائم ایران در سازمان ملل، در ۱۱ ژوئن طی نامهای به شورای امنیت تهدید کرد که اگر مکانیسم ماشه اجرا شود، ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج خواهد شد. خروج ایران از NPT میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد: از جمله تقویت سیاست «ابهام هستهای» و حتی کنارهگیری کامل ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
ایران همچنان تلاش کرده با اروپا وارد مذاکره شود تا از اجرای مکانیسم ماشه جلوگیری کند. در ۲۵ ژوئیه نشست مشترکی میان معاونان وزرای خارجه ایران و سه کشور اروپایی در استانبول برگزار شد، اما نتیجه قابلتوجهی نداشت. سپس در ۱۳ اوت، سه کشور اروپایی طی نامهای مشترک به سازمان ملل اعلام کردند آمادهاند تحریمها را بازگردانند.
در چنین فضایی، چشمانداز آینده بسیار تیره است. بازگشت تحریمهای شورای امنیت نهتنها روابط ایران و غرب را پیچیدهتر خواهد کرد، بلکه حتی روابط ایران با کشورهای غیرغربی مانند چین و برخی همسایگان آسیایی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. کاهش صادرات نفت به چین، کاهش ارزش ریال، تورم فزاینده و کسری بودجه از جمله پیامدهای محتمل خواهد بود.
در سطح سیاسی نیز، ادامه بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن مانع اصلی گفتوگوهاست. ایران بر ادامه غنیسازی در خاک خود اصرار دارد، در حالی که آمریکا و اسرائیل خواستار غنیسازی صفر و انتقال ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به خارجاند. علاوه بر آن، موضوع برنامه موشکی ایران و نفوذ منطقهای تهران در خاورمیانه نیز از موانع مهم مذاکرات است. حملات نظامی اخیر نیز فضای بیاعتمادی را تشدید کرده است. عباس عراقچی وزیر خارجه ایران در اینباره گفته بود: «باید توضیح دهند چرا در میانه مذاکرات به ما حمله کردند و تضمین دهند که در آینده این کار را تکرار نخواهند کرد.»
بازگشت تحریمهای شورای امنیت نهتنها روابط ایران و غرب را پیچیدهتر خواهد کرد، بلکه حتی روابط ایران با کشورهای غیرغربی مانند چین و برخی همسایگان آسیایی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
با وجود همه این تهدیدها، تجربه برجام نشان داده است که امکان توافق تنها در فضایی آرام و بدون تهدید فراهم میشود. محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران (۲۰۱۳-۲۰۲۱) در مقاله اخیر خود در نشریه فارن پالیسی نوشت: «آمریکا و اروپا ـ و نه فقط ایران ـ منافعی حیاتی در تغییر رویکرد دارند. آنان با انتخاب جنگ در میانه مذاکرات، عملاً درِ دیپلماسی را بستند. اکنون مسئولیت با آنهاست که مسیر را تغییر دهند.» او تأکید کرد ایران نیز با ورود به گفتوگویی چندبعدی و آیندهنگر میتواند از سختیهای بزرگ جلوگیری کند.
بنابراین، نتیجهگیری روشن است: اگر قرار باشد از جنگی تازه و ویرانگر جلوگیری شود، باید حداقلی از اعتماد میان طرفها ایجاد شود. نخستین گام، تضمین عدم حمله دوباره نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران در میانه مذاکرات است. گام دوم، خودداری اروپا از اجرای مکانیسم ماشه خواهد بود. تنها در چنین شرایطی میتوان انتظار داشت که ایران و آمریکا دوباره بر سر میز مذاکره بنشینند و شاید به توافقی تازه برسند.